کلمه جو
صفحه اصلی

پابماه

فرهنگ فارسی

زن آبستن که درماه آ ر آبستنی باشد
( صفت ) آبستنی که زادن او نزدیک شده باشد
مقرب زن آبستن که زادن او نزدیک شده باشد

لغت نامه دهخدا

پابماه. [ ب ِ ] ( ص مرکب ) مُقرب. زنی که نزدیک رسیده بود به زه. زنی آبستن که زادن او نزدیک شده باشد. بودن زن حامل بماهی که در آن ماه زاید. اِشهار.


کلمات دیگر: