کلمه جو
صفحه اصلی

ابتزال

فرهنگ فارسی

شکافتن سوراخ شدن

لغت نامه دهخدا

ابتزال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شکافتن. شق شدن. شکافته شدن. || شکفتن ( در غنچه ). || سوراخ شدن.


کلمات دیگر: