کلمه جو
صفحه اصلی

پادام

فارسی به انگلیسی

trap, snare


snare


فرهنگ معین

(اِمر. ) ۱ - دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست می کنند. ۲ - پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند. ۳ - حیله ، نیرنگ .

لغت نامه دهخدا

پادام. ( اِ مرکب ) حلقه ای موئین که از موی دم اسب سازند و بر راه جانوران پرنده گذارند. دام. پایدام :
دل خلایق از آنست صید آب روان
که باد بر زبر آب می نهد پادام.
نزاری.
|| پرنده ای که نزدیک دام بندند تا پرندگان دیگر به هوای او آیند و در دام افتند. ملواح. خرخشه. خروهه. خرخسه. ( برهان ).

فرهنگ عمید

= پای دام

پای‌دام#NAME?



کلمات دیگر: