کلمه جو
صفحه اصلی

عیطل

فرهنگ فارسی

دراز گردن نیکو اندام از زن و اسب و شتر و یا هر چیز دراز و گردن دراز

لغت نامه دهخدا

عیطل. [ ع َ طَ ] ( ع ص ) درازگردن نیکواندام از زن و اسب وشتر. و یا هر چیز دراز، و گردن دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زن درازگردن که آن در زیبایی باشد. و گویند هرچه گردنش دراز باشد. ( از اقرب الموارد ). || هضبة عیطل ؛ کوه بلند و دراز. || شجر عیطل ؛ درخت راست و مستقیم و معتدل. ( از ذیل اقرب الموارد از تاج ). || ( اِ ) خوشه طلع خرمابن نر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عَطیل. رجوع به عطیل شود.


کلمات دیگر: