نیزه زدن با هم
مداعسه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مداعسة ) مداعسة. [ م ُ ع َ س َ ] ( ع مص ) نیزه زدن با هم. ( منتهی الارب ). با کسی نیزه زدن. ( زوزنی ) ( از اقرب الموارد ).
مداعسة. [ م ُ ع َ س َ ] (ع مص ) نیزه زدن با هم . (منتهی الارب ). با کسی نیزه زدن . (زوزنی ) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: