کلمه جو
صفحه اصلی

کهن پوستین

فرهنگ فارسی

شخصی که بسبب کبر سن پوست اندامش برنگ پوستین شده باشد : کهن پوستینی در آمد بجنگ چو از ژرف دریا بر آید نهنگ . ( نظامی ) توضیح درین بیت استعار. مکنیه است زیرا غرض تشبیه پهلوان مذکور است بگرگ کهنه و در بعضی نسخ خشن پوستینی آمده

لغت نامه دهخدا

کهن پوستین. [ ک ُ هَم ْ / هُم ْ ] ( ص مرکب ) شخصی که به سبب کبر سن پوست اندامش به رنگ پوستین شده باشد. ( از آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
کهن پوستینی درآمد به جنگ
چو از ژرف دریا برآید نهنگ.
نظامی ( از آنندراج ).
|| آنکه دارای شکل پیر و لباس کهنه باشد. || پیرمرد. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: