کلمه جو
صفحه اصلی

کهمسه

فرهنگ فارسی

با هم نزدیک کردن هر دو پای در رفتن و بر انگیختن خاک از آنها ٠

لغت نامه دهخدا

( کهمسة ) کهمسة. [ ک َ م َ س َ ] ( ع مص ) با هم نزدیک کردن هر دو پای در رفتن و برانگیختن خاک از آنها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

کهمسة. [ ک َ م َ س َ ] (ع مص ) با هم نزدیک کردن هر دو پای در رفتن و برانگیختن خاک از آنها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: