کلمه جو
صفحه اصلی

سنگ بر

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه شهرستان مشهد .

لغت نامه دهخدا

سنگ بر. [ س َ ب ُ ] ( نف مرکب ) سنگ برنده. حجار.آنکه سنگ از کوه و جز آن برد. سنگلاخ. ( ناظم الاطباء ). || هم سفر و رفیق سفر. ( ناظم الاطباء ).

سنگ بر. [ س َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 290 تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

سنگ بر. [ س َ ب ُ ] (نف مرکب ) سنگ برنده . حجار.آنکه سنگ از کوه و جز آن برد. سنگلاخ . (ناظم الاطباء). || هم سفر و رفیق سفر. (ناظم الاطباء).


سنگ بر. [ س َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 290 تن سکنه است . آب آن از قنات و رودخانه . محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

سنگ بر، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بوانات در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان باغستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۶۲ نفر (۱۱۰خانوار) بوده است.

سنگبر ممکن است به یکی از مکان های زیر اشاره بدارد:
سنگبر (درگز)
سنگبر (مشهد)

سنگبر (افغانستان). سنگبر یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بادغیس واقع شده است.
فهرست شهرهای افغانستان

سنگبر (درگز). سنگبر (درگز)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان درگز در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان تکاب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۵ نفر (۲۸خانوار) بوده است.

سنگبر (مشهد). سنگبر (مشهد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان کنویست قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۷ نفر (۴۴خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

اسامی که من درباره این روستا شنیده ام۱ سنگبر و۲سنگور واگر به خودروستا سفرکنیدوازنزدیک آثاربجامانده ازدورانهای قدیم این روستا راازنزدیک مورد برسی وتحقیق قراردهیدمثل جابجاشدن خودروستا که بیشتراز ۶باراتفاق افتاده واثاراین جابجاشدن رامیتوان دیدویکی وجودآتشکده وآثاری که وجود بنایی قدیمی وهم تاریخ آتشکده که درجنب قبرستان روستامیباشدکه درقدیم راهی ازداخل آتشکده موجود بوسیله تونل زیرزمینی به هم مربوط میشده وبزرگترین گورستانی که درتمامی روستاهای اطراف نظیرش نیست که تمامی این گورهای قدیمی ازسنگ چخماق سفیدوسنگ نوعی دیگرکه دررشته کوه مزنگان که چندکیلومتری این روستا که ازطریق دوراه جداکه از دوروستای خیرآبادوروستای معروف به شرشرمیگذردقابل عبوروحمل به روستای سنگبر میباشد مورداستفاده وساخت قرارگرفته شده که به نظربنده شغل مردم این روستاسنگبری و سنگتراشی بوده واسم این روستا به نظرمن همان سنگور یاسنگ گور. بوده چون به نظرمن گورستان این روستا درزمان خودش باوجودآتشکده موجود درروستاازمرکزیت ورونق کسب وکاروومحلی برای عبادت ادیان زمان خویش ومحلی مناسب برای دفن انوات زمان خودش بوده درضمن این نتیجه گیری شخصی من طبق دید گاه ومستندات موجودوشفاعی خودم بوده ممنون

سنگبر با فتح ب یعنی شخصی یا ماشینی که سنگ حمل می کند ولی با ضم ب یعنی شخصی یا ماشینی که سنگ می تراشد.


کلمات دیگر: