کلمه جو
صفحه اصلی

جرباذقانی

فرهنگ فارسی

عبیدالله بن احمد بن اسماعیل بن عبدالله ملقب بعطار و مکنی به ابو احمد وی منسوب است به جزباذقان که شهریست نزدیک همدان .

لغت نامه دهخدا

جرباذقانی . [ ج َ ذَ ] (اِخ ) عبیداﷲبن احمدبن اسماعیل بن عبداﷲ ملقب به عطار و مکنی به ابواحمد. وی منسوب است به جرباذقان که شهری است نزدیک همدان . او قاضی آن شهر بود و ابوبکربن مردویه حافظ از او روایت کند. (از معجم البلدان ) (از لباب الانساب ).


جرباذقانی. [ ج َ ذَ ] ( اِخ ) نام وی نصر است. او فقیهی بزرگ و حنفی مذهب است. و این کلمه منسوب است به بلده ای که بین گرگان و استراباد واقع است. ( از لباب الانساب ) ( از معجم البلدان ).

جرباذقانی. [ ج َ ذَ ] ( اِخ ) عبیداﷲبن احمدبن اسماعیل بن عبداﷲ ملقب به عطار و مکنی به ابواحمد. وی منسوب است به جرباذقان که شهری است نزدیک همدان. او قاضی آن شهر بود و ابوبکربن مردویه حافظ از او روایت کند. ( از معجم البلدان ) ( از لباب الانساب ).

جرباذقانی . [ ج َ ذَ ] (اِخ ) نام وی نصر است . او فقیهی بزرگ و حنفی مذهب است . و این کلمه منسوب است به بلده ای که بین گرگان و استراباد واقع است . (از لباب الانساب ) (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: