کلمه جو
صفحه اصلی

بازیگوشی کردن

فارسی به انگلیسی

caper, gambol, lark, skylark

فرهنگ فارسی

بازی دوست بودن

لغت نامه دهخدا

بازیگوشی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بازی دوست بودن. جلفی و سبکی کردن. شوخ بودن.


کلمات دیگر: