چشمه زرد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چشمه زرد. [ چ َ م َ زَ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد که در 36 هزارگزی شمال باختری صالح آباد واقع است . کوهستانی است با هوای معتدل و 78 تن سکنه دارد. آبش از قنات . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری و راهش مالرو است ، ساکنین این آبادی از طایفه ٔتیموری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چشمه زرد. [ چ َ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش قدیشه ٔشهرستان نیشابور که در 30 هزارگزی جنوب خاوری قدیشه واقع است . جلگه و گرمسیر است و 62 تن سکنه دارد. آبش از قنات . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چشمه زرد. [ چ َ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 26 هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع است . کوهستانی است با هوای معتدل و 16 تن سکنه دارد. آبش از قنات . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چشمه زرد. [ چ َ م َ زَ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد که در 36 هزارگزی شمال باختری صالح آباد واقع است. کوهستانی است با هوای معتدل و 78 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری و راهش مالرو است ، ساکنین این آبادی از طایفه ٔتیموری میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
چشمه زرد. [ چ َ م َ زَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 26 هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع است. کوهستانی است با هوای معتدل و 16 تن سکنه دارد. آبش از قنات. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).، چشمه زرد. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِزَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جام شراب زرد.کنایه از جامی که در آن شراب زرد باشد :
یکی جام پرباده خسروان
بکف برنهاد آن زن پهلوان
بیاد سپهبد بیکدم بخورد
برآورد از آن چشمه زرد گرد.
دانشنامه عمومی
چشمه زرد (تربت جام)
چشمه زرد (داراب)
این روستا در دهستان کوهستان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.