چشمه بید
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چشمه بید. [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند که در 75 هزارگزی جنوب خاوری قاین و 35 هزارگزی جنوب شاهرخت واقع است . جلگه و گرمسیر است و 196 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت ومالداری وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چشمه بید. [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش صالح آبادشهرستان ایلام که در 12 هزارگزی جنوب ایلام و 4 هزار وپانصدگزی خاور راه شوسه ٔ ایلام به مهران واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات و لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است . ساکنین این آبادی از طایفه ٔ سوری میباشند و زمستان را بحدود گرمسیر همین بخش میروند و چادرنشین اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چشمه بید. [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلگه ٔ افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 24 هزارگزی جنوب باختر قصبه ٔ اسدآبادبه کنگاور واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی زنان جاجیم بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چشمه بید. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند که در 75 هزارگزی جنوب خاوری قاین و 35 هزارگزی جنوب شاهرخت واقع است. جلگه و گرمسیر است و 196 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت ومالداری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
چشمه بید. [ چ َ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 24 هزارگزی جنوب باختر قصبه اسدآبادبه کنگاور واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان جاجیم بافی وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دانشنامه عمومی
این روستا در دهستان هنام قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۱ نفر (۲۸خانوار) بوده است.