کلمه جو
صفحه اصلی

پروا کردن

فارسی به انگلیسی

balk, heed

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- باک داشتن پروا داشتن . ۲- التفات کردن .

لغت نامه دهخدا

پروا کردن. [ پ َرْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) باک داشتن. اکتراث. || پروای کسی کردن. التفات بدو کردن. ارتقاع : مااُعیج ُ به ؛ باک آن ندارم و پروا نکنم. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

تقوا کردن


کلمات دیگر: