تصوف و شیعه
طالب آملی
کیا افراسیاب چُلاوی سیاستمدار، شاعر، سپهسالار و فرمانروای طبرستانی از خاندان چلاویان بود. افراسیاب در ابتدا توسط حسن دوم، حاکم دودمان باوندیان، به مقام سپهسالاری رسید ولی مدتی بعد با به قتل رساندن او، حکومت چلاویان را تأسیس کرد و بین سال های ۷۵۰ تا ۷۶۰ هجری قمری حاکم طبرستان بود.
پس از قتل اسپهبد باوندی، امیران و خان های جزء مازندران از هر سوی سربرآوردند و علیه کیا افراسیاب چلاوی موضع گرفتند. کیا افراسیاب برای سرپا نگهداشتن حکومتش به یکی از واعظان متنفذ به نام میرقوام الدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، روی آورد و خود را از مریدان مسلک او معرفی کرده و سبک زندگی درویشان را برگزید. این اتحاد موجب شد طرفداران هر دوی آنان افزایش یابد و کیا افراسیاب با حمایت درویشان، رقبای خود را شکست دهد. اما پس از تثبیت قدرت، کیا افراسیاب تدریجاً از درویشان فاصله گرفت. از دلایل این جدایی رویکرد مساوات خواهانه در آئین درویشان و میربزرگ بود که کیا افراسیاب نمی توانست آن را تحمل کند. در این مسلک کیا افراسیاب و دیگر اشراف نسبت به دیگر درویشان برتری نداشتند و همه در یک سطح اجتماعی در نظر گرفته می شدند. از سویی بر حامیان قوام الدین مرعشی هر آن افزوده می شد و این کیا افراسیاب را به هراس افکند.
کیا افراسیاب پس از مشورت هایی، تصمیم گرفت مناظره ای میان قوام الدین مرعشی و دیگر علمای دینی برقرار کند. در این مناظره برخی رفتارهای قوام الدین توسط دیگر علمای مسلمان محکوم شد ولی او قانع به شکست خود نگشت. بدین ترتیب با حکم علما، کیا افراسیاب قوام الدین را روانهٔ زندان کرد، ولی درویشان و حامیان قوام الدین به زندان هجوم بردند و او را آزاد کردند و به منطقهٔ دابو، زادگاه قوام الدین، رفتند. پس از مدتی کیا افراسیاب به بهانه ای حمله ای به سوی دابو ترتیب داد تا قوام الدین را مجدداً دستگیر کند ولی درویشان با ایجاد باتلاق بر سر راه لشکرکشی او و کمین کردن، سواره نظام چلاویان را با تیراندازی شکست دادند. در این نبرد که به نام جلالک مار پرچین مشهور شده است، کیا افراسیاب و چند تن از پسرانش کشته شدند و پس از آن شهر آمل به دست مرعشیان افتاد. فرزندان کیا افراسیاب، پس از مرگ او، از طبرستان گریختند. اسکندر شیخی، یکی از این فرزندان وی، مدتی بعد توانست با کمک تیمور گورکانی به آمل برگردد و حکومت این شهر را تحت نظر تیموریان به کنترل خود درآورد؛ مرعشیان در آن هنگام به ماوراءالنهر تبعید شدند.
طالب آملی
کیا افراسیاب چُلاوی سیاستمدار، شاعر، سپهسالار و فرمانروای طبرستانی از خاندان چلاویان بود. افراسیاب در ابتدا توسط حسن دوم، حاکم دودمان باوندیان، به مقام سپهسالاری رسید ولی مدتی بعد با به قتل رساندن او، حکومت چلاویان را تأسیس کرد و بین سال های ۷۵۰ تا ۷۶۰ هجری قمری حاکم طبرستان بود.
پس از قتل اسپهبد باوندی، امیران و خان های جزء مازندران از هر سوی سربرآوردند و علیه کیا افراسیاب چلاوی موضع گرفتند. کیا افراسیاب برای سرپا نگهداشتن حکومتش به یکی از واعظان متنفذ به نام میرقوام الدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، روی آورد و خود را از مریدان مسلک او معرفی کرده و سبک زندگی درویشان را برگزید. این اتحاد موجب شد طرفداران هر دوی آنان افزایش یابد و کیا افراسیاب با حمایت درویشان، رقبای خود را شکست دهد. اما پس از تثبیت قدرت، کیا افراسیاب تدریجاً از درویشان فاصله گرفت. از دلایل این جدایی رویکرد مساوات خواهانه در آئین درویشان و میربزرگ بود که کیا افراسیاب نمی توانست آن را تحمل کند. در این مسلک کیا افراسیاب و دیگر اشراف نسبت به دیگر درویشان برتری نداشتند و همه در یک سطح اجتماعی در نظر گرفته می شدند. از سویی بر حامیان قوام الدین مرعشی هر آن افزوده می شد و این کیا افراسیاب را به هراس افکند.
کیا افراسیاب پس از مشورت هایی، تصمیم گرفت مناظره ای میان قوام الدین مرعشی و دیگر علمای دینی برقرار کند. در این مناظره برخی رفتارهای قوام الدین توسط دیگر علمای مسلمان محکوم شد ولی او قانع به شکست خود نگشت. بدین ترتیب با حکم علما، کیا افراسیاب قوام الدین را روانهٔ زندان کرد، ولی درویشان و حامیان قوام الدین به زندان هجوم بردند و او را آزاد کردند و به منطقهٔ دابو، زادگاه قوام الدین، رفتند. پس از مدتی کیا افراسیاب به بهانه ای حمله ای به سوی دابو ترتیب داد تا قوام الدین را مجدداً دستگیر کند ولی درویشان با ایجاد باتلاق بر سر راه لشکرکشی او و کمین کردن، سواره نظام چلاویان را با تیراندازی شکست دادند. در این نبرد که به نام جلالک مار پرچین مشهور شده است، کیا افراسیاب و چند تن از پسرانش کشته شدند و پس از آن شهر آمل به دست مرعشیان افتاد. فرزندان کیا افراسیاب، پس از مرگ او، از طبرستان گریختند. اسکندر شیخی، یکی از این فرزندان وی، مدتی بعد توانست با کمک تیمور گورکانی به آمل برگردد و حکومت این شهر را تحت نظر تیموریان به کنترل خود درآورد؛ مرعشیان در آن هنگام به ماوراءالنهر تبعید شدند.
wiki: کیا افراسیاب چلاوی