کلمه جو
صفحه اصلی

خیرالنساء بیگم

دانشنامه عمومی

خیرالنساء بیگم یا مهدعلیا، ملکه همسر شاه محمد صفوی، چهارمین پادشاه صفوی و مادر شاه عباس یکم بود. وی در سال ۱۵۴۸ در بهشهر طبرستان به دنیا آمد، پدر او میرعبدالله خان ثانی و مادرش فخرالنسا بیگم بود. خیرالنساء بیگم در سال ۱۵۶۲ با سلطان محمد میرزا، پسر ارشد شاه طهماسب یکم ازدواج کرد، دلیل این ازدواج بیشتر برای ارتباط بیشتر میان مرعشیان طبرستان با خاندان صفوی بود و امپراتوری صفوی از سال ۱۵۷۷ تا سال ۱۵۷۹ توسط او اداره می شد.. به همین دلیل علاقه صفویان به بهشهر بسیار زیاد بود به خاطر خیرالنسا بیگم که اهل بهشهر بود . وبناهای بسیار زیادی همچون عباس آباد وباغ شاه یا پارک ملت فعلی بهشهر. وچشمه عمارت بهشهر وکاخ صفی آباد که همگی از دوران صفوی برجای مانده که معماری خیره کننده ای دارند که از بناهای زیبای گردشگری وتوریستی به شمار می رود
پس از کشته شدن شاه اسماعیل دوم، برادرش خدابنده به پادشاهی رسید. خدابنده مبتلا به ضعف بینایی شدید بود و در صلاحیتش برای پادشاهی تردید جدی وجود داشت اما با کمک و حمایت خواهرش پری خان خانم به این مقام دست یافت. پری خان خانم متحدانی از قزلباش ها داشت و بر این باور بود که با به قدرت رسیدن خدابنده قدرت اصلی در دستان خود او خواهد بود. با قدرت گرفتن پری خان خانم و حمایت قزلباشان از او وزیراعظم، میرزا سلمان جابری اصفهانی که بوسیله شاه طهماسب بر سرکار آمده بود و چندان مورد عنایت شاهزاده خانم نبود، به بهانه احترام به شاه جدید و در واقع از ترس جانش پایتخت، قزوین، را ترک گفت. هنگامیکه وزیر اعظم وارد شیراز شد، مهدعلیا او را مردی آگاه به امور و وقایع پایتخت و متحدی بالقوه برای رسیدن به اهدافش یافت چراکه میرزا سلمان جابری اصفهانی نیز همچون ملکه به یک خانواده اشرافی ایرانی متعلق بود و ارج و قربی در میان قزلباشان نداشت.
با اتحاد وزیر اعظم و ملکه، میرزا سلمان جابری اصفهانی بار دیگر مقام برتر خود را در زمان شاه جدید نیز به دست آورد و حتی این بار قویتر هم شد و اختیار مطلق در امور دولت داشت و شاهد تنزل موقعیت دشمن خویش پری خان خانم گردید. پری خان خانم مدتی بعد از ورود به دربار قزوین نفوذش را از دست داد و به قتل رسید. با این همه میرزا سلمان جابری اصفهانی نیز به تدریج قدرت و نفوذ را به ملکه واگذار کرد. خیرالنساء بیگم پذیرای نفوذ کم و بیش غیرمستقیم در جریان امور نبود و به جای آن علناً همه مسوولیت های اساسی را خود برعهده گرفت که مخصوصاً شامل انتصاب افسران عالی رتبه امپراتوری می شد. این افسران بجای حضور در دربار عام سلطنتی، هر روز صبح به در حرمسرا می آمدند تا فرامین ملکه را دریافت کنند و در آنجا احکام درباری صادر و مهر می شد. به مدت بیش از یکسال امور سیاسی بر این روال رتق و فتق می شد.
پس از تاجگذاری شاه محمد خدابنده، مهدعلیا خیر نساء بیگم همسر شاه که به عنوان نیابت شاه تقریبا تمام امور مملکتی را در دست گرفته بود، حمزه میرزا را که ۱۱ ساله بود به نیابت سلطنت (ولیعهدی یا به اصطلاح آن زمان وکالت دیوان اعلی) منصوب کرد.


کلمات دیگر: