کلمه جو
صفحه اصلی

سلیمان بن عبدالله

دانشنامه عمومی

سلیمان بن عبدالله یکی از فرمانداران طاهری طبرستان، از جانب امیر طاهریان بود که از سال ۲۳۷ق/۸۵۱م تا ۲۵۰ق/۸۶۴م بر طبرستان حکومت کرد. پیش از سلیمان بن عبدالله در زمان طاهریان برادرش محمد بن عبدالله طاهر حاکم طبرستان بود که خود به بغداد رفت و سلیمان بن عبدالله را به جانشینی خود برگزید و سلیمان حاکم طبرستان شد. در زمان سلیمان ظلم و ستم کارگزاران و به ویژه پیشکار او محمد بن اوس البلخی خشم و نفرت مردم را برانگیخت.
اکبری، امیر (۱۳۸۴). تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام. سمت.
باسورث، ک. ا (۱۳۹۰). «طاهریان و صفاریان». در ریچارد نلسون فرای. تاریخ ایران کمبریج. ۴. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: انتشارات امیرکبیر. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۰۳۰۲-۲.
سپهوند، اسماعیل (۱۳۹۶). «بررسی پیامدهای سیاسی و اجتماعی حضور علویان طبرستان بر ایران و جهان اسلام». طاهریان و علوبان. اصفهان: فصل نامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان.
پس از شکست امین و به تخت رسیدن مأمون، وی طبرستان را یه طاهر سپرد تا وی امارت آن دیار را کنترل کند. در سال ۲۳۷ بعد از انتقال محمد بن عبدالله به بغداد، سلیمان، امارت طبرستان را برعهده گرفت. در زمان وی، خسارت های زیادی از طرف وی و عاملینش بر اهالی طبرستان وارد شد بنابراین علیه وی در منطقه شورش های زیادی رخ داد که این شورش باعث قدرت گرفتن علویان در منطقه شد. مردمان طبرستان برای رهایی از ظلم عاملین طاهری، به سادات علوی روی آوردند و از آنها خواستند تا رهبری علیه طاهریان برعهده بگیرند پس حسن بن زید را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند. بعد از آمدن حسن بن زید به طبرستان قیام علیه طاهریان در منطقه آغاز شد و بعد از درگیری هایی که بین طرفین در عهد خلیفه مستعین، سلیمان از حسن بن زید شکست خورد و منطقه طبرستان از خلافت و حکومت طاهری جدا شد و حکومتی شیعی در منطقه به وجود آمد و سلیمان مجبور به فرار از منطقه شد.
در سال ۲۵۵، سلیمان عازم دربار معتز و بغداد شد و توانست منصب شرطه بغداد را بعد از بردار خود، عبیدالله بن عبدالله بن طاهر بن طاهر، از خلیفه عباسی دریافت کند. پس از این انتخاب، سلیمان مجبور شد با وضعیت مشوش در بغداد مقابله کند به همین دلیل درگیر سلسله ای از اتفاقات شد. سلیمان همچنین از کمبود بودجه موجود رنج می برد و برای پرداختن به حقوق و دستمزد خود، خواستار منابع مالی بیشتری بود. پیش از این، رقابت میان فرماندهان بغدادی و محمد ابن اویس، که مسئولیت سربازانی بود که با سلیمان از خراسان و الری ریخته بودند، پیچیده تر شده بود. بعد از چندین حادثه، نیروهای بغدادی از تهدیدها و تقاضاهای پرداخت سربازان محمد رنجیدند پس نبرد شدید میان دو جناح رخ داد، که در پایان محمد شکست خورد و مجبور به فرار از شهر شد. سلیمان سپس به فرماندهان بغدادی پیوست و در طی نامه ای به محمد دستور داد که وی به خراسان بازگردد. با این وجود، این دومین فرمان را رد کرد و قصد داشت که محله های بارادان و النهروان را به شمال بغداد غارت کند، که تا زمانی که دولت مرکزی او را دو بار و نیم ماه بعد از انتصاب وی بر روستای خراسان رد کرد، ادامه داد.سلیمان در سال ۲۶۵ درگذشت و به جای او عبیدالله بن عبدالله به مسند شرطگی بغداد رسید.


کلمات دیگر: