خرد کننده
فارسی به انگلیسی
crusher, dasher, juggernaut
crusher, dasher
مترادف و متضاد
تبر، ساطور، هلی کوپتر، خرد کننده
لله، خرد کننده، تیز کن، دندان اسیا
خرد کننده، ناخوانده
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - از هم پاشنده ریز ریز کننده . ۲ - کشنده قاتل .
کلمات دیگر: