کلمه جو
صفحه اصلی

الامد


مترادف الامد : ( آلامد ) رایج، متداول، مد، مرسوم

متضاد الامد : ( آلامد ) دمده

فارسی به انگلیسی

milady or miladi

فرهنگ فارسی

( آلامد ) برسم
مطابق مد، پسندیده ومطابق رسم ووضع حاضر
( آلا مد ) چنانکه مرسوم است طبق معمول برسم بایین روز باب روز .

فرهنگ معین

( آلامد ) (مُ ) [ فر. ] (ق . ) باب روز، مد روز.

لغت نامه دهخدا

( آلامد ) آلامد. [ م ُ ] ( فرانسوی ، ص مرکب ) بِرَسْم. به آئین. چنانکه باب است.

فرهنگ عمید

( آلامد ) ۱. مطابق مد و رسم حاضر.
۲. ویژگی کسی که خود را مطابق مد می آراید و لباس می پوشد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
امد (۴ بار)

مدّت. زمان ، مدّت بر آنها دراز شد، دلهایشان سخت گردید. راغب گوید تفوت اَمزد و اَبَد آنست که اَبَد به معنی زمان غیر محدود و اَمَد به معنی زمان محدود ولی مجهول الحد است. و فرق میان زمان و اَمَد به اعتبار آخر مدت گفته می‏شود ولی زمان شامل اول و آخر مدت است بدین سبب گفته‏اند مَدَی و اَمَد به متقاربند. امد، چهاربار در قرآن آمده است آل عمران:30، کهف: 12، حدید: 16، جن:25.

پیشنهاد کاربران

باب روز

مطابق مد _ پسندیده _ مطابق رسم و وضع حاضر


کلمات دیگر: