دوساله
فارسی به انگلیسی
two-year-old
biennial
فارسی به عربی
بینالی
مترادف و متضاد
دو ساله، درخت دو ساله
فرهنگ فارسی
منسوب به دو سال .
لغت نامه دهخدا
دوساله. [ دُ ل َ / ل ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به دو سال. بچه انسان یا حیوان و یا هر چیزی که دو سال بر آن گذشته باشد: طفل دوساله. شتر دوساله. درخت دوساله. کار دوساله : اجزاع ؛ دوساله شدن گوسفند. ( تاج المصادربیهقی ) ( یادداشت مؤلف ) :
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود.
گشاد آن در گنج پرکرده جم
بداد او سپه را دوساله درم.
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود.
حافظ.
- دوساله درم ؛ نقدی مزد و مواجب مدت دو سال را : گشاد آن در گنج پرکرده جم
بداد او سپه را دوساله درم.
دقیقی.
کلمات دیگر: