برابر پارسی : شنوندگان
مستمعین
برابر پارسی : شنوندگان
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
جمهور
مترادف و متضاد
بار، حضار، مستمعین، ملاقات رسمی، شنودگان
فرهنگ فارسی
(اسم ) جمع مستمع درحالت نصبی وجری ( درفارسی مراعات این قاعده نکنند ).
لغت نامه دهخدا
مستمعین. [ م ُ ت َ م ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مستمع ( در حالت نصبی وجری ). شنوندگان. گوش دارندگان. رجوع به مستمع شود.
فرهنگ فارسی ساره
شنوندگان
کلمات دیگر: