مترادف اماده سازی : ( آماده سازی ) بسیجیدن، تجهیز، تعبیه، تمهید، مهیاسازی
اماده سازی
مترادف اماده سازی : ( آماده سازی ) بسیجیدن، تجهیز، تعبیه، تمهید، مهیاسازی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تحضیر
مترادف و متضاد
تعبیه، تمهید، امایش، امادگی، تهیه، تدارک، اماده سازی، تهیه مقدمات، پستایش، امادش، اقدام مقدماتی
فرهنگستان زبان و ادب
آماده سازی
{mise en place} [گردشگری و جهانگردی] آماده کردن وسایل و مواد خوراکی قبل از شروع آشپزی
{preparation} [علوم دارویی] فرایند ساخت و ترکیب دارو متـ . تهیه
{mise en place} [گردشگری و جهانگردی] آماده کردن وسایل و مواد خوراکی قبل از شروع آشپزی
{preparation} [علوم دارویی] فرایند ساخت و ترکیب دارو متـ . تهیه
جدول کلمات
آماده سازی
تدارک
تدارک
پیشنهاد کاربران
Warm - up
آماده سازی: [ اصطلاح کتابداری]انجام کارهای جاری برای گذاشتن کتاب در قفسه ( مانند: مهر زدن - برچسب زدن - شماره بازیابی - چسباندن جیب کتاب - روکش کتاب - . . . )
مککو
افنبوکف گ
کلمات دیگر: