کلمه جو
صفحه اصلی

تویی

فارسی به انگلیسی

inner, inward, inside

inner, inward


inner, inside


flock


فارسی به عربی

داخل , داخلی

مترادف و متضاد

inner (صفت)
داخلی، باطنی، خودمانی، درونی، تویی، روحی

inward (صفت)
ذاتی، داخلی، باطنی، دین دار، درونی، معنوی، تویی

فرهنگ فارسی

( اسم ) انجیلی

محفظه‌ای استوانه‌ای در درون تایر بادی برای نگهداشت هوا


چگونگی تو . تو بودن

فرهنگ معین

۱ - (ص نسب . ) ویژگی آن چیزی که در تو یا داخل قرار می گیرد. ۲ - (اِ. ) تیوپ .

لغت نامه دهخدا

توئی. [ ت ُ ] ( حامص ) چگونگی تو. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). تو بودن. این کلمه در خطاب آید و افاده جدائی از جمع و دیگران کند چنانکه در مقام یگانگی گویند منی و توئی در میان نیست ، یعنی جدایی و دوگانگی از میان رفته است و وحدت جایگزین آن شده است :
گرنیست گشتی از خود و، با تو، توئی نماند
از نیستی در آینه دل نشان طلب.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 745 ).
اینجا منی و توئی نباشد
در مذهب ما دوئی نباشد.
نظامی.
دوستئی کآن ز توئی و منی است
نسبت آن دوستی از دشمنی است.
نظامی.
که ام من چه دارم تو داری توئی
الهی پناه نزاری توئی .
نزاری قهستانی ( دستورنامه چ روسیه ص 48 ).

فرهنگ عمید

۱. درونی، اندرونی.
۲. (اسم ) تیوب.

دانشنامه عمومی

تویی (ارومیه). تویی، روستایی است از توابع بخش سیلوانه و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان دشت قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۸۱ نفر (۱۵ خانوار)بوده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{tube, inner tube} [مهندسی بسپار- تایر] محفظه ای استوانه ای در درون تایر بادی برای نگهداشت هوا

پیشنهاد کاربران

تویی: تو بودن ، دیگری را به حساب آوردن
( ( لاف منی بود و توی برنتافت
ملک یکی بود و دوی برنتافت ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 378 . )


تویی : یعنی تو هستی


کلمات دیگر: