مترادف مستحفظ : پاسبان، پاسدار، حارس، دربان، سرایدار، قراول، گارد، محافظ، مراقب، مهیمن، نگهبان
برابر پارسی : نگهبان، پاسبان، زندانبان
guradian, caretaker
guard, keeper, lookout, watch, watchman
پاسبان، پاسدار، حارس، دربان، سرایدار، قراول، گارد، محافظ، مراقب، مهیمن، نگهبان