کلمه جو
صفحه اصلی

الحاقیه


مترادف الحاقیه : پیوست، متمم، منضمات

فارسی به انگلیسی

appendage, rider

فارسی به عربی

راکب

مترادف و متضاد

rider (اسم)
الحاقیه

پیوست، متمم، منضمات


فرهنگ فارسی

اصلاح یا حذف بخشی از مفاد پیمان یا افزودن مواردی به آن پس از توافق و پیش از ابلاغ


فرهنگستان زبان و ادب

{amendment} [مدیریت-مدیریت پروژه] اصلاح یا حذف بخشی از مفاد پیمان یا افزودن مواردی به آن پس از توافق و پیش از ابلاغ

پیشنهاد کاربران

آن سندی که جزو لاینفک قرارداد یا تفاهم نامه یا . . . است که به پیشنهاد و رضایت طرفین جهت کاهش، افزایش، اصلاح یا ترمیم برخی از مفاد قرارداد یا . . . به آن الحاق یا ضمیمه می گردد.

الحاقیه ( endorsement )
:[اصطلاح بیمه]اصلاحات و تغییرات در متن بیمه نامه اولیه که بعدا در بیمه نامه بوجود می آید، از طریق صدور نوشته ای که به بیمه نامه ضمیمه می شود و جزء جدایی ناپذیر آن به حساب می آید انجام می پذیرد، این نوشته را در بیمه الحاقیه می نامند.


کلمات دیگر: