فریاد عشق فیلمی به کارگردانی حسین قاسمی وند و نویسندگی جمشید صداقت نژاد محصول سال ۱۳۵۶ است.
منوچهر وثوق
آرام
یداله شیراندامی
شهین رضایی
محمد بانکی
ساغر
کیومرث ملک مطیعی
صبا
اشرف کهن
کاظم افرندنیا
سودابه
لاله کریمی
حسن بلور
خالدی
لی لی
حسین اشراق
آیلین ویگن
علی، کارگر بندر، و حسام، سر کارگر، گلی، دختر مش محمد، را خواستگاری می کنند. مرتضی، نوچهٔ حسام، که وانمود می کند با علی دوست است، نیز به گلی علاقه دارد. گلی دور از چشم پدرش با علی ازدواج می کند، و علی برای گذران زندگی اش، طبق نقشه ای که حسام و مرتضی طرح کرده اند، به کار قاچاق می پردازد و تحت تعقیب ژاندارم ها قرار می گیرد. علی به تهران می گریزد و گلی به دنبال او می رود؛ اما او را نمی یابد. مدتی بعد علی به زادگاهش بازمی گردد و بی گناهی خود را ثابت می کند، و به خواهش مش محمد به تهران می رود تا همسرش را بیابد. تلاش علی بی نتیجه می ماند. او، در اندک مدتی، با کار و کوشش صاحب شرکت بزرگی می شود، و گلی که خیاط خانه ای دایر کرده با کمک لوطی محل به نام جلال دخترش زری را بزرگ می کند. جلال به گلی علاقه دارد؛ اما به زبان نمی آورد، تا این که علی سر راه زری قرار می گیرد و به او دل می بندد. جلال که متوجه ماجرا است مخالفت می کند، تا این که علی با گلی مواجه می شود و در می یابد که زری دختر خود او است. آن ها زندگی تازه ای را در کنار هم آغاز می کنند.
منوچهر وثوق
آرام
یداله شیراندامی
شهین رضایی
محمد بانکی
ساغر
کیومرث ملک مطیعی
صبا
اشرف کهن
کاظم افرندنیا
سودابه
لاله کریمی
حسن بلور
خالدی
لی لی
حسین اشراق
آیلین ویگن
علی، کارگر بندر، و حسام، سر کارگر، گلی، دختر مش محمد، را خواستگاری می کنند. مرتضی، نوچهٔ حسام، که وانمود می کند با علی دوست است، نیز به گلی علاقه دارد. گلی دور از چشم پدرش با علی ازدواج می کند، و علی برای گذران زندگی اش، طبق نقشه ای که حسام و مرتضی طرح کرده اند، به کار قاچاق می پردازد و تحت تعقیب ژاندارم ها قرار می گیرد. علی به تهران می گریزد و گلی به دنبال او می رود؛ اما او را نمی یابد. مدتی بعد علی به زادگاهش بازمی گردد و بی گناهی خود را ثابت می کند، و به خواهش مش محمد به تهران می رود تا همسرش را بیابد. تلاش علی بی نتیجه می ماند. او، در اندک مدتی، با کار و کوشش صاحب شرکت بزرگی می شود، و گلی که خیاط خانه ای دایر کرده با کمک لوطی محل به نام جلال دخترش زری را بزرگ می کند. جلال به گلی علاقه دارد؛ اما به زبان نمی آورد، تا این که علی سر راه زری قرار می گیرد و به او دل می بندد. جلال که متوجه ماجرا است مخالفت می کند، تا این که علی با گلی مواجه می شود و در می یابد که زری دختر خود او است. آن ها زندگی تازه ای را در کنار هم آغاز می کنند.
wiki: فریاد عشق