کلمه جو
صفحه اصلی

هلت

فرهنگ فارسی

پوست باز کردن پوست بر کندن

لغت نامه دهخدا

هلت. [ هََ ] ( ع مص ) پوست باز کردن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پوست برکندن. ( از منتهی الارب ). || خراشیدن پوست که خون از آن برآید. ( اقرب الموارد ).

هلة. [ هََ ل ْ ل َ ] ( ع اِ ) چراغ پایه. || باران. ج ، هلل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

هلة. [ هَِ ل ْ ل َ ] ( ع اِ ) نموداری ماه نو. ( منتهی الارب ).

هلت . [ هََ ] (ع مص ) پوست باز کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پوست برکندن . (از منتهی الارب ). || خراشیدن پوست که خون از آن برآید. (اقرب الموارد).


دانشنامه عمومی

هلت، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان چرداول در استان ایلام ایران است.
این روستا در دهستان بیجنوند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۱ نفر (۳۳خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

این اصطلاح در لرستان به تپه و دره هایی گفته میشود که شبیه چین خوردگی ها و منحنی های سینوسی می باشند و برای آتها لفظ کوه به کار نمی رود ، در شهرستان چگنی هم روستایی در دامنه هلتها از زمینهای طایفه حاتموند وجود دارد به نام " پا هلت " بدین مفهوم که این روستا در دامنه و پایین هلتها واقع گردیده است.


کلمات دیگر: