کلمه جو
صفحه اصلی

کاوگان

فرهنگ فارسی

منسوب به خاندان کاوه

لغت نامه دهخدا

کاوگان. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به خاندان کاوه. ( لغات شاهنامه ).
- قارن کاوگان ؛ قارن پسر کاوه :
سپهدار چون قارن کاوگان
بپیش سپاه اندرون آوکان.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

کاوگان:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کاوگان" می نویسد : ( ( کاوگان ریختی است پساوندی از " کاوه " و به معنی دودمان کاوه ؛ این ریخت در معنی با ریخت پساوندی دیگر از این نام " کاویان " برابر است . ) )
( ( سپهدار چون قارن کاوَگان ؛
سپهکش چو شیروی و چون آوَگان ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 360. )




کلمات دیگر: