کانال سوئز
فارسی به انگلیسی
Suez Canal
دانشنامه عمومی
کانال سوئز (به عربی: قناة السویس) آب راهی است در مصر به طول ۱۹۲ کیلومتر است که دریای مدیترانه را به دریای سرخ وصل می کند. احداث کانال سوئز پس از یک دهه و در سال ۱۸۶۹ خاتمه یافت. این کانال در غرب صحرای سینا و شمال شرق کشور مصر واقع شده است. آبراه سوئز به عنوان میان بُری برای کشتی ها و قایق هایی که از بندرهای قارهٔ اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قاره اقیانوسیه دررفت وآمد هستند، ساخته شده است تا ناچار به دور زدن قاره آفریقا یا انتقال زمینی بارها نباشند. کانال سوئز سریع ترین مسیر کشتی رانی بین اروپا و آسیا ست. چیزی حدود ۷ درصد کل تجارت دریایی دنیا از این کانال انجام می شود. این کانال یکی از منابع اصلی درآمد ارزی کشور مصر است.
ایران رود
درازای کانال سوئز از پورت سعید در ساحل دریای مدیترانه، تا شهر سوئز در کرانهٔ دریای سرخ ۱۶۳ کیلومتر می باشد. در نیمه راه دریاچهٔ المرة کانال را به دو شاخه تقسیم می کند. قسمتی از کانال در شمال دریاچهٔ «اَلمُرةَ» واقع می باشد و قسمتی در جنوب این دریاچه قرار دارد.«کانال سوئز» میانبری است برای کشتی هایی که از اروپا به سوی آسیا روانه می شوند. پیش از احداث «کانال سوئز»، کشتی ها برای رفتن از اروپا به آسیا، ناچار بودند تا دماغه امید نیک در جنوبی ترین بخش قاره آفریقا پیش روند یا اینکه بارهای کشتیها را پس از تخلیه در ساحل دریای مدیترانه، از راه زمینی به شهر سوئز در ساحل دریای سرخ رسانده، و با کشتی دیگری از دریای سرخ به کشورهای آسیایی می فرستادند.
«داریوش یکم، پادشاه بزرگ هخامنشی هنگامی که می خواست بخش های باختری و خاوری شاهنشاهی خود را با یک راه آبی به هم بپیوندد، باید به آشکار کردن (کشف) راه های آبی ناشناخته دست می زد. از این روی به «اسکولاکس کاریایی» اهل کاریاندا، فرمان داد با چند کشتی جنگی پارسی سراسر کرانه های دریایی شاهنشاهی را شناسایی کند و در این باره گزارش دهد. اسکولاکس از شهر گنداره –در خاور افغانستان امروزی- سفر خود را آغاز کرد. او رود کابل را در مسیرش به سوی خاور تا پیوستن به سند راند و از آن پس بر روی سند، رو به جنوب، خود را به اقیانوس هند رساند. وی با رسیدن به اقیانوس هند، در حالی که به سوی باختر می راند، کرانه های خلیج فارس تا «بندر کاریایی» در بنیشو (در نزدیکی خرمشهر کنونی) را بررسی کرد. او پس از این، دلیرانه آغاز به دور زدن دریاییِ شبه جزیره عربستان کرد، تا پس از سی ماه به «سوئز» کنونی رسید. اسکولاکس گزارش های کار خود را پس از بازگشت از مصر به داریوش بزرگ داد.»
داریوش بزرگ به دلیل اهمیت راه دریایی میان مصر و ایران دستور ساخت آبراهی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل در اواخر سدهٔ ششم پیش از میلاد داد تا کشتی های ایرانی بتوانند به راحتی از آن عبور کنند. سرپرستی ساخت این آبراه را مهندس «ارتاخه» از مهندسان ایرانی عصر هخامنشی به عهده داشت.با این حال آبراهی که داریوش در آن زمان حفر کرد با آبراه کنونی که به دست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد، اختلاف هایی دارد. چراکه آبراه داریوش بر خلاف آبراه کنونی قدری بالاتر از بوباستیس شروع می شد و به نیل و در نهایت به دریای سرخ می پیوست، در حالی که آبراه کنونی از پرت سعید آغاز می شود و به خلیج سوئز ختم می شود.
ایران رود
درازای کانال سوئز از پورت سعید در ساحل دریای مدیترانه، تا شهر سوئز در کرانهٔ دریای سرخ ۱۶۳ کیلومتر می باشد. در نیمه راه دریاچهٔ المرة کانال را به دو شاخه تقسیم می کند. قسمتی از کانال در شمال دریاچهٔ «اَلمُرةَ» واقع می باشد و قسمتی در جنوب این دریاچه قرار دارد.«کانال سوئز» میانبری است برای کشتی هایی که از اروپا به سوی آسیا روانه می شوند. پیش از احداث «کانال سوئز»، کشتی ها برای رفتن از اروپا به آسیا، ناچار بودند تا دماغه امید نیک در جنوبی ترین بخش قاره آفریقا پیش روند یا اینکه بارهای کشتیها را پس از تخلیه در ساحل دریای مدیترانه، از راه زمینی به شهر سوئز در ساحل دریای سرخ رسانده، و با کشتی دیگری از دریای سرخ به کشورهای آسیایی می فرستادند.
«داریوش یکم، پادشاه بزرگ هخامنشی هنگامی که می خواست بخش های باختری و خاوری شاهنشاهی خود را با یک راه آبی به هم بپیوندد، باید به آشکار کردن (کشف) راه های آبی ناشناخته دست می زد. از این روی به «اسکولاکس کاریایی» اهل کاریاندا، فرمان داد با چند کشتی جنگی پارسی سراسر کرانه های دریایی شاهنشاهی را شناسایی کند و در این باره گزارش دهد. اسکولاکس از شهر گنداره –در خاور افغانستان امروزی- سفر خود را آغاز کرد. او رود کابل را در مسیرش به سوی خاور تا پیوستن به سند راند و از آن پس بر روی سند، رو به جنوب، خود را به اقیانوس هند رساند. وی با رسیدن به اقیانوس هند، در حالی که به سوی باختر می راند، کرانه های خلیج فارس تا «بندر کاریایی» در بنیشو (در نزدیکی خرمشهر کنونی) را بررسی کرد. او پس از این، دلیرانه آغاز به دور زدن دریاییِ شبه جزیره عربستان کرد، تا پس از سی ماه به «سوئز» کنونی رسید. اسکولاکس گزارش های کار خود را پس از بازگشت از مصر به داریوش بزرگ داد.»
داریوش بزرگ به دلیل اهمیت راه دریایی میان مصر و ایران دستور ساخت آبراهی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل در اواخر سدهٔ ششم پیش از میلاد داد تا کشتی های ایرانی بتوانند به راحتی از آن عبور کنند. سرپرستی ساخت این آبراه را مهندس «ارتاخه» از مهندسان ایرانی عصر هخامنشی به عهده داشت.با این حال آبراهی که داریوش در آن زمان حفر کرد با آبراه کنونی که به دست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد، اختلاف هایی دارد. چراکه آبراه داریوش بر خلاف آبراه کنونی قدری بالاتر از بوباستیس شروع می شد و به نیل و در نهایت به دریای سرخ می پیوست، در حالی که آبراه کنونی از پرت سعید آغاز می شود و به خلیج سوئز ختم می شود.
wiki: کانال سوئز
پیشنهاد کاربران
( داریوش هخامنشی بزرگ به دلیل اهمیت راه دریایی میان مصر و ایران دستور ساخت آبراهی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل در اواخر سدهٔ ششم پیش از میلاد داد تا کشتی های ایرانی بتوانند به راحتی از آن عبور کنند. )
سرپرستی ساخت این آبراه را مهندس «ارتاخه» از مهندسان ایرانی عصر هخامنشی به عهده داشت با این حال آبراهی که داریوش در آن زمان حفر کرد با آبراه کنونی که به دست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد، اختلاف هایی دارد. چراکه آبراه داریوش بر خلاف آبراه کنونی قدری بالاتر از بوباستیس شروع می شد و به نیل و در نهایت به دریای سرخ می پیوست، در حالی که آبراه کنونی از پرت سعید آغاز می شود و به خلیج سوئز ختم می شود.
به یادبود این کار بزرگ جهانی که به دستور داریوش بزرگ انجام شده بود، لوحه سنگی با خطوط میخی پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب گردید:
**** ( ( ( « منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشورهایی که تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین بزرگ تا آن دورها، پسر ویشتاسب هخامنشی. . . من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند از «پی رو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند. این آبراه کنده شد چنانکه فرمان دادم و کشتی ها از مصر بوسیله این کانال به سوی ایران روانه شدند چنانکه اراده من بود. ) ) ) ) ****
ساخت کانال
یکی از نخستین مجراهای آبراه سوئز در سده نوزدهم میلادی.
در تابستان ۵۱۲ داریوش از کاخ کوروش در پاسارگاد، دیدن کرد. ظاهرا در اینجا ناخدا اسکولاکس که از سوئز آمده بود، گزارش کار خود را از کاوش کرانه های دریا تقدیم او کرد. به این ترتیب شاهنشاه دریافت که ار راه دریا می توان از ایران به مصر سفر کرد. در پیش چشم دلش جلوه هایی از امکانات بازرگانی جهانی و در نتیجه رونق اقتصادی فرمانورایی پهناورش پدیدار شد که تا آن زمان به فکر کسی خطور نکرده بود، و بدین ترتیب به این فکر افتاد که کانال سوئز را که فرعون نخو ( ۵۹۵ - ۶۱۰ ) آغاز کرده، اما بعد نیمه تمام رها کرده بود، به انجام برساند.
اما حقیقت داستان این کانال ناتمام چه بود؟ داریوش، خشنود از برنامه تازه خود با متخصصان مصری مشغول در پاسارگاد گفت و گو کرد، اما نتیجه ای نگرفت. از این رو، به طرف تخت جمشید حرکت کرد، یا چنان که یک نبشته مصری می گوید به «شهری که بیش تر از همه جا دوست می داشت». در اینجا نیز داریوش معمماران و هنرمندان بی شمار مصری را که در کار ساخت کاخ او شرکت داشتند، گرد آورد و درباره وضع کانال ناتمام سوئز پرسید. اما سخنگوی آنها در پاسخ گفت که آنها نه این کانال را دیده اند و نه چیزی درباره اش شنیده اند. از این رو، شاهنشاه بر آن شد که یک کشتی اکتشافی به دریای سرخ بفرستد، تا محل دقیق کانال نخو و همه مسائل جانبی آن را معلوم کند.
در سال ۵۱۰، ناخدای کشتی اکتشافی ای که به دریای سرخ فرستاده شده بود، گزارش خود را درباره وضعیت کانال ناتمام نخو به شاهنشاه داد. متأسفانه این گزارش به صورت ناقص به ما رسیده است. در هر حال در آن سخن از شن بسیار است و ضرورت حفر چاه ها برای تهیه آب آشامیدنی. اما مهم این گفته بود که برای به پایان رساندن کانالی که نخو آغاز کرده بود، بادی هنوز مسافتی در حدود ۸۴ کیلومتر کنده می شد.
پس از آن داریوش فرمان مناسب را برای اجرای این برنامه که در آن روزگاران واقعا غول آسا بود، صادر کرد. داریوش با این کار تنها به اثرات اقتصادی مسرت بخش راهی آبی از دریای مدیترانه به دریایی عمان، خلیج فارس و اقیانوس هند فکر نمی کرده است، بلکه پایان فرخنده این کار اثر شگرفی بر رعایای او می گذاشت و خاطره لشکرکشی ناموفق علیه سکاها به جنوب روسیه را کمرنگ می کرد.
در این کانال دو کشتی با سه ردیف پاروزن می توانستند پهلو به پهلوی هم حرکت کنند. در نتیجه عرض آن را می توان در حدود ۴۵ متر حساب کرد. اگر عمق کانال را اندکی بیش از سه منر بدانیم، باید برای کندن مسیر ۸۴ کیلومتری کانال، دوازده میلیون متر مکعب خاک برداشته می شد!
ساتراپ اریاونده می بایستی برای برآوردن فرمان شاه لشکری عظیم از کارگران مصری را به کار گرفته باشد. کارگران موفق شدند این کار را ظرف ده سال به پایان برسانند. در سال ۴۹۸ کار نخستین کانال سوئز به پایان رسید. سال بعد شاهنشاه با همه درباریان خود از شوش عازم سومین سفرش به مصر شد، تا با جشن و سرور کانال را افتتاح کند …
بنابراین در بهار ۴۹۷ داریوش از شوش به مصر رفت، تا کانال سوئز را افتتاح کند. مسیر این کانال رادر نقشه زیر می توانید ببینید. کانال از نیل و کنار بوباستیس ( امروز زقازیق ) در شمال قاهره کنونی، و نه مثل امروز از مدیترانه، شروع می شد و نخست کانال قدیم نخو را به سوس شرق تعقیب می کرد، تا حوالی اسماعیلیه امروز. اما به دریاچه تمساح نمی ریخت، بلکه پیش از دریاچه به سمت جنوب شرقی می رفت و دریاچه بزرگ تلخ را دور می زد و بعد از غرب کانال امروزی به طرف جنوب می رفت، تا برسد به سوئز و دریای سرخ. بدین ترتیب کانال داریوش برخلاف کانال کنونی، که از دریاچه تلخ می گذرد، ظاهرا فقط آب شیرین نیل را در خود داشت، که کار کشتیرانی را آسان می کرد. در آن روزگار از بوباتیس تا سوئز چهار روز طول می کشید.
درباره جزئیات این کار بزرگ از خود داریوش اطلاعات بیش تری به دست می آوریم. داریوش در بلندی کنار کانال، کاملا در میدان دید کشتی ها، سنگ نبشته های قائمی با بلندی بیش از سه متر از گرانیت صورتی برپا کرده بود. یک روی این سنگ های قائم نبشته های میخی فارسی باستان و ایلامی و بابلی داشته و در روی دیگر نبشته ای بوده به خط هیروگلیف مصری. امروز فقط بقایای سه سنگ قائم در دست است و چهارمی گم شده است و البته ممکن است زمانی شمار این سنگ ها بسیار بیش از این بوده باشد.
در متن ها میخی بعد از ستایش اهورامزدا و نام و نشان شاه می خوانیم: «داریوش شاه گوید من پارسی هستم. مصر را از پارس گرفتم. این جوی ( کانال ) را د . . .
سرپرستی ساخت این آبراه را مهندس «ارتاخه» از مهندسان ایرانی عصر هخامنشی به عهده داشت با این حال آبراهی که داریوش در آن زمان حفر کرد با آبراه کنونی که به دست «مون فردیناند اوسپس» در سال ۱۸۶۹ میلادی حفر شد، اختلاف هایی دارد. چراکه آبراه داریوش بر خلاف آبراه کنونی قدری بالاتر از بوباستیس شروع می شد و به نیل و در نهایت به دریای سرخ می پیوست، در حالی که آبراه کنونی از پرت سعید آغاز می شود و به خلیج سوئز ختم می شود.
به یادبود این کار بزرگ جهانی که به دستور داریوش بزرگ انجام شده بود، لوحه سنگی با خطوط میخی پارسی، عیلامی، بابلی و مصری در آنجا نصب گردید:
**** ( ( ( « منم داریوش، شاه شاهان، شاه کشورهایی که تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین بزرگ تا آن دورها، پسر ویشتاسب هخامنشی. . . من پارسی هستم و به همراهی پارسیان مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند از «پی رو» نیل که از مصر جاری است تا دریایی که از پارس بدان روند. این آبراه کنده شد چنانکه فرمان دادم و کشتی ها از مصر بوسیله این کانال به سوی ایران روانه شدند چنانکه اراده من بود. ) ) ) ) ****
ساخت کانال
یکی از نخستین مجراهای آبراه سوئز در سده نوزدهم میلادی.
در تابستان ۵۱۲ داریوش از کاخ کوروش در پاسارگاد، دیدن کرد. ظاهرا در اینجا ناخدا اسکولاکس که از سوئز آمده بود، گزارش کار خود را از کاوش کرانه های دریا تقدیم او کرد. به این ترتیب شاهنشاه دریافت که ار راه دریا می توان از ایران به مصر سفر کرد. در پیش چشم دلش جلوه هایی از امکانات بازرگانی جهانی و در نتیجه رونق اقتصادی فرمانورایی پهناورش پدیدار شد که تا آن زمان به فکر کسی خطور نکرده بود، و بدین ترتیب به این فکر افتاد که کانال سوئز را که فرعون نخو ( ۵۹۵ - ۶۱۰ ) آغاز کرده، اما بعد نیمه تمام رها کرده بود، به انجام برساند.
اما حقیقت داستان این کانال ناتمام چه بود؟ داریوش، خشنود از برنامه تازه خود با متخصصان مصری مشغول در پاسارگاد گفت و گو کرد، اما نتیجه ای نگرفت. از این رو، به طرف تخت جمشید حرکت کرد، یا چنان که یک نبشته مصری می گوید به «شهری که بیش تر از همه جا دوست می داشت». در اینجا نیز داریوش معمماران و هنرمندان بی شمار مصری را که در کار ساخت کاخ او شرکت داشتند، گرد آورد و درباره وضع کانال ناتمام سوئز پرسید. اما سخنگوی آنها در پاسخ گفت که آنها نه این کانال را دیده اند و نه چیزی درباره اش شنیده اند. از این رو، شاهنشاه بر آن شد که یک کشتی اکتشافی به دریای سرخ بفرستد، تا محل دقیق کانال نخو و همه مسائل جانبی آن را معلوم کند.
در سال ۵۱۰، ناخدای کشتی اکتشافی ای که به دریای سرخ فرستاده شده بود، گزارش خود را درباره وضعیت کانال ناتمام نخو به شاهنشاه داد. متأسفانه این گزارش به صورت ناقص به ما رسیده است. در هر حال در آن سخن از شن بسیار است و ضرورت حفر چاه ها برای تهیه آب آشامیدنی. اما مهم این گفته بود که برای به پایان رساندن کانالی که نخو آغاز کرده بود، بادی هنوز مسافتی در حدود ۸۴ کیلومتر کنده می شد.
پس از آن داریوش فرمان مناسب را برای اجرای این برنامه که در آن روزگاران واقعا غول آسا بود، صادر کرد. داریوش با این کار تنها به اثرات اقتصادی مسرت بخش راهی آبی از دریای مدیترانه به دریایی عمان، خلیج فارس و اقیانوس هند فکر نمی کرده است، بلکه پایان فرخنده این کار اثر شگرفی بر رعایای او می گذاشت و خاطره لشکرکشی ناموفق علیه سکاها به جنوب روسیه را کمرنگ می کرد.
در این کانال دو کشتی با سه ردیف پاروزن می توانستند پهلو به پهلوی هم حرکت کنند. در نتیجه عرض آن را می توان در حدود ۴۵ متر حساب کرد. اگر عمق کانال را اندکی بیش از سه منر بدانیم، باید برای کندن مسیر ۸۴ کیلومتری کانال، دوازده میلیون متر مکعب خاک برداشته می شد!
ساتراپ اریاونده می بایستی برای برآوردن فرمان شاه لشکری عظیم از کارگران مصری را به کار گرفته باشد. کارگران موفق شدند این کار را ظرف ده سال به پایان برسانند. در سال ۴۹۸ کار نخستین کانال سوئز به پایان رسید. سال بعد شاهنشاه با همه درباریان خود از شوش عازم سومین سفرش به مصر شد، تا با جشن و سرور کانال را افتتاح کند …
بنابراین در بهار ۴۹۷ داریوش از شوش به مصر رفت، تا کانال سوئز را افتتاح کند. مسیر این کانال رادر نقشه زیر می توانید ببینید. کانال از نیل و کنار بوباستیس ( امروز زقازیق ) در شمال قاهره کنونی، و نه مثل امروز از مدیترانه، شروع می شد و نخست کانال قدیم نخو را به سوس شرق تعقیب می کرد، تا حوالی اسماعیلیه امروز. اما به دریاچه تمساح نمی ریخت، بلکه پیش از دریاچه به سمت جنوب شرقی می رفت و دریاچه بزرگ تلخ را دور می زد و بعد از غرب کانال امروزی به طرف جنوب می رفت، تا برسد به سوئز و دریای سرخ. بدین ترتیب کانال داریوش برخلاف کانال کنونی، که از دریاچه تلخ می گذرد، ظاهرا فقط آب شیرین نیل را در خود داشت، که کار کشتیرانی را آسان می کرد. در آن روزگار از بوباتیس تا سوئز چهار روز طول می کشید.
درباره جزئیات این کار بزرگ از خود داریوش اطلاعات بیش تری به دست می آوریم. داریوش در بلندی کنار کانال، کاملا در میدان دید کشتی ها، سنگ نبشته های قائمی با بلندی بیش از سه متر از گرانیت صورتی برپا کرده بود. یک روی این سنگ های قائم نبشته های میخی فارسی باستان و ایلامی و بابلی داشته و در روی دیگر نبشته ای بوده به خط هیروگلیف مصری. امروز فقط بقایای سه سنگ قائم در دست است و چهارمی گم شده است و البته ممکن است زمانی شمار این سنگ ها بسیار بیش از این بوده باشد.
در متن ها میخی بعد از ستایش اهورامزدا و نام و نشان شاه می خوانیم: «داریوش شاه گوید من پارسی هستم. مصر را از پارس گرفتم. این جوی ( کانال ) را د . . .
بنام خدا
با سلام، کانال سویز که مابین مصر و صحرای سینا میباشد و مدیترانه را به دریای سرخ متصل میکند یکبار در زمان داریوش هخامنشی ایجاد شد و این مسیله که در کتیبه ای در ان حو الی به خط میخی میباشد ثابت شده است این کانال اهمیت راهبردی و تجاری زیادی دارد و در غیر اینصورت کشتیها جهت رفتن به شرق و بالعکس یعنی غرب بابستی قاره سیاه یا همان افریقا را دور بزنندچون این کانال بدلیل عدم توجه و رسیدگی به ان تخریب شد یک مهندس فرانسوی بنام فردیناند دولسپس در قرن ۱۸ مجددا ساخته شد این کانال هنگام عبور یک ناو هواپیمابر و کشتیهای همراه ان به احترام امریکا ۲۴ ساعت بسته شده تا ناو به راحتی و در امنیت کامل از کانال عبور کند. با تشکر
با سلام، کانال سویز که مابین مصر و صحرای سینا میباشد و مدیترانه را به دریای سرخ متصل میکند یکبار در زمان داریوش هخامنشی ایجاد شد و این مسیله که در کتیبه ای در ان حو الی به خط میخی میباشد ثابت شده است این کانال اهمیت راهبردی و تجاری زیادی دارد و در غیر اینصورت کشتیها جهت رفتن به شرق و بالعکس یعنی غرب بابستی قاره سیاه یا همان افریقا را دور بزنندچون این کانال بدلیل عدم توجه و رسیدگی به ان تخریب شد یک مهندس فرانسوی بنام فردیناند دولسپس در قرن ۱۸ مجددا ساخته شد این کانال هنگام عبور یک ناو هواپیمابر و کشتیهای همراه ان به احترام امریکا ۲۴ ساعت بسته شده تا ناو به راحتی و در امنیت کامل از کانال عبور کند. با تشکر
کلمات دیگر: