کلمه جو
صفحه اصلی

هلد

فرهنگ فارسی

اسم هندی عروق الصفرائ است زرد چوبه

لغت نامه دهخدا

هلد. [هََ ] ( ع مص ) فراگرفتن تب مردم را. ( منتهی الارب ).

هلد. [ ] ( هندی ، اِ ) اسم هندی عروق الصفراء است. ( مخزن الادویه ). زردچوبه.

هلد. [ ] (هندی ، اِ) اسم هندی عروق الصفراء است . (مخزن الادویه ). زردچوبه .


هلد. [هََ ] (ع مص ) فراگرفتن تب مردم را. (منتهی الارب ).


پیشنهاد کاربران

گذاشتن - ترک کردن


کلمات دیگر: