تکیه ای: bebrat /borombaš beka
طاری: berbat
طامه ای: berombay bokard
طرقی: berbat
کشه ای: berbat
نطنزی: berombaš beka
گریست
گویش اصفهانی
پیشنهاد کاربران
گریه کرد، زاری کرد
فراری از پدر ومادر
زاری
گریه کرد
گریه کردن
ناراحت بودن
ناراحت بودن
اشک ریختن
ناراحت بودن و گریه کردن و غم در دل داشتن ناتوان بودن
ناله کردن
گریه کردن
گریه کردن
گریه کردن
اشک ریختن
اشک ریختن
مترادف:گریه کرد متضاد:خندیدن
گریستن به معنی:گریه کردن، ناراحت شدن
گریه کردن
مترادف:گریه کردن
متضاد:خندیدن
متضاد:خندیدن
فرار کرد
گریه کرد نارحت شد
گریه کرد
ناراحت شود
ناراحت شود
کلمات دیگر: