کلمه جو
صفحه اصلی

سرپل

فرهنگ فارسی

نام شهرکیست نزدیک سمرقند بر کنار آب نام ناحیتی است نزدیک قرشی .
موضعی در شهر (( غاتفر ) ) که آنرا بعربی (( راس قنطره ) ) میگفتند : [[ گفت : کوی او کدام اندر گذر ? او - سرپل - گفت - و کوی غاتفر . ]] ( مثنوی مولوی )

منطقه‌ای با فاصلۀ نسبتاً زیاد از کنارۀ رود در اراضی دشمن یا دشمن بالقوه که‌ پس از تسخیر، عبور سربازان و تجهیزات را تسهیل می‌کند و نیز نقش پایگاهی را دارد که از آنجا می‌توان عملیات آفندی را تداوم بخشید یا از اراضی کلیدی در پشت سر حفاظت کرد


لغت نامه دهخدا

سرپل. [ س َ پ ُ ] ( اِخ ) از قرای معروف بلوک ذهاب و قصر که در محل اتصال دو رود در قصر شیرین بنا شده. از دوره های قدیم مسکون بوده و در این نقطه دمرگان کتیبه ای یافته که از حیث حجاری قدیمترین آثار صنعتی آسیا و متعلق به آنوبانی نی است و این کتیبه در تخته سنگی در 30 متر ارتفاع کنده شده و مجسمه شاه را که پا بر روی اسیری گذاشته نشان میدهد که از الهه نی نی دو اسیر میگیرد که دماغ یکی را مهار کرده و اسرای دیگر در زیر و کتیبه های آن بواسطه قدمت کاملاً خوانا نیست ولی از نظر تاریخی بسیار مهم است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 456 ). سرپل ذهاب. نام محلی کنار راه کرمانشاه و قصر شیرین میان پاطاق و قره بلاغ در 72هزارگزی تهران.

سرپل. [ س َ پ ُ ] ( اِخ ) نام شهرکی است نزدیک سمرقند بر کنار آب. ( المعجم ). نام ناحیتی است نزدیک قرشی. ( یادداشت مؤلف ).

سرپل . [ س َ پ ُ ] (اِخ ) از قرای معروف بلوک ذهاب و قصر که در محل اتصال دو رود در قصر شیرین بنا شده . از دوره های قدیم مسکون بوده و در این نقطه دمرگان کتیبه ای یافته که از حیث حجاری قدیمترین آثار صنعتی آسیا و متعلق به آنوبانی نی است و این کتیبه در تخته سنگی در 30 متر ارتفاع کنده شده و مجسمه ٔ شاه را که پا بر روی اسیری گذاشته نشان میدهد که از الهه نی نی دو اسیر میگیرد که دماغ یکی را مهار کرده و اسرای دیگر در زیر و کتیبه های آن بواسطه ٔ قدمت کاملاً خوانا نیست ولی از نظر تاریخی بسیار مهم است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 456). سرپل ذهاب . نام محلی کنار راه کرمانشاه و قصر شیرین میان پاطاق و قره بلاغ در 72هزارگزی تهران .


سرپل . [ س َ پ ُ ] (اِخ ) نام شهرکی است نزدیک سمرقند بر کنار آب . (المعجم ). نام ناحیتی است نزدیک قرشی . (یادداشت مؤلف ).


دانشنامه عمومی

سرپل می تواند اشاره به یکی از موارد زیر داشته باشد:
ولایت سرپل یکی از ۳۴ ولایت افغانستان است.
ولسوالی سرپل یکی از ولسوالی های ولایت سرپل، افغانستان است.
شهر سرپل مرکز ولایت سرپل، افغانستان است.
سرپل (روستا) از روستاهای توابع بخش خرم آباد شهرستان تنکابن در استان مازندران، ایران است.
سرپل روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان ایران.

دانشنامه آزاد فارسی

سر پل (ولایت)ولایتی در شمال افغانستان با مرکزیت شهر سر پل و وسعت 16,385 کیلومتر مربع. این ولایت از شمال به بلخ، از غرب به جوزجان، از جنوب به غور و از شرق به سمنگان منتهی می شود. سر پل دارای نزدیک به 900 روستا و جمعیتش در حدود 569هزار نفر است که از اقوام مختلفی تشکیل شده اند. این منطقه در گذشته جزئی از جوزجان به شمار می رفته ولی در دهه 1990م بر اساس تقسیمات جدید به صورت ولایتی مستقل درآمد. سر پل در مجلس افغانستان دارای 5 نماینده است که یک نفر از آنان زن می باشد. این ولایت یک منطقه ی چند قومیتی است که اقوام پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ایماق، عرب و بلوچ در آن ساکن هستند. س رپل شش بخش دارد که شامل گوسفندی، صیاد، بلخاب، کوهستانات، سوزمه قلعه، سرپل و سنگ­چارک می شود. اخیراً در این ولایت چاه های نفت کشف شده که همین مساله سبب نبرد بین طالبان و نیروهای مرکزی بر سر تصاحب این منابع شده است. علاوه بر معادن نفتی، معادن زغال سنگ و کبالت نیز در سر پل وجود دارد. زبان های دری، ازبکی و ترکمنی در این ولایت رایج اند.

فرهنگستان زبان و ادب

{bridgehead, BH} [علوم نظامی] منطقه ای با فاصلۀ نسبتاً زیاد از کنارۀ رود در اراضی دشمن یا دشمن بالقوه که پس از تسخیر، عبور سربازان و تجهیزات را تسهیل می کند و نیز نقش پایگاهی را دارد که از آنجا می توان عملیات آفندی را تداوم بخشید یا از اراضی کلیدی در پشت سر حفاظت کر...

گویش مازنی

/sar pel/ چوبی در کارگاه پارچه بافی سنتی

چوبی در کارگاه پارچه بافی سنتی


واژه نامه بختیاریکا

( سر پَل (سر پَر) ) حد؛ همسایه؛ مرز

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: