کلمه جو
صفحه اصلی

شلپ

فارسی به انگلیسی

squash


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آوای سیلی که بر صورت کسی زنند . ۲ - آوای بوسیدن . یا شلپ و شلپ بوسیدن . پشت سر هم و با صدا بوسیدن .

لغت نامه دهخدا

شلپ. [ ش ِ ل ِ ] ( اِ صوت ) صدای فروافتادن چیزی در آب. ( در لهجه گناباد خراسان ) ( یادداشت پروین گنابادی ). چلپ.
- شلپ شلپ کردن ؛ فروافکندن چیزها پیاپی در آب و پراکندن به اطراف یا زدن کف دست بر آب و پراکندن آب به هر سو.
|| آوای سیلی که بر صورت کسی زنند. شرپ. || آوای بوسیدن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- شلپ شلپ بوسیدن ؛ پشت سر هم و با صدا بوسیدن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

صدای افتادن چیزی در آب.
* شلپ وشلوپ: [عامیانه] صدایی که از دست و پا زدن در آب ایجاد می شود.

صدای افتادن چیزی در آب.
⟨ شلپ‌وشلوپ: [عامیانه] صدایی که از دست و پا زدن در آب ایجاد می‌شود.


دانشنامه عمومی

شُلُپْ sholop) در گویش گنابادی صدای برخورد اجسام و اشیاء با آب را گویند ، ریختن ، افتادن ، سقوط کردن


واژه نامه بختیاریکا

( شِلِپ ) خیس

پیشنهاد کاربران

شیرین

شیرین ( شیر+ین ) : پدید آمده از شیر ( نوشیدنی ) است و معنی آخشیج ( متضاد ) تلخ را نمی دهد و از واژه "شلپ" بهره می بریم.

شیر ین=شیرین

متضاد تلخ
معنی شیرین را میدهد
نوشیدنی شیرین
شیر شیرین


کلمات دیگر: