کلمه جو
صفحه اصلی

شوت

فارسی به انگلیسی

kick

فرهنگ فارسی

شود نام گیاهی است شبت

فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) ۱ - ضربه ، پرتاب ، شلیک (فره ). ۲ - (عا. ) پرت ، بی خبر، نادان . ، ~زباله روشی برای دفع زباله در برج های مسکونی .

لغت نامه دهخدا

شوت . [ ش ِ وِ ] (اِ) شِوِد. شِبِت . شبث . نام گیاهی است . رجوع به مترادفات کلمه شود.


شوت. ( انگلیسی ، اِ ) در اصطلاح بازی فوتبال ، ضربه سریع و تند به توپ و شوت کردن ، فرستادن توپ است باضربه تند و محکم به سوی دروازه. توپ تیزی که بازیکن با پا و ضربه شدید به سوی «گُل » زند. || ندرتاً بمعنی «دم » و «پک » استعمال شود، مثلاً شوت چپق زدن ، بمعنی کشیدن چپق و دود گرفتن و پک زدن بدان مورد استعمال دارد. ( از فرهنگ عامیانه جمال زاده ).

شوت. [ ش ِ وِ ] ( اِ ) شِوِد. شِبِت. شبث. نام گیاهی است. رجوع به مترادفات کلمه شود.

شوت. [ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه خوی به ماکو میان پالاتوکن و قزل داغ در 9800متری خوی. ( یادداشت مؤلف ).

شوت . (انگلیسی ، اِ) در اصطلاح بازی فوتبال ، ضربه ٔ سریع و تند به توپ و شوت کردن ، فرستادن توپ است باضربه ٔ تند و محکم به سوی دروازه . توپ تیزی که بازیکن با پا و ضربه ٔ شدید به سوی «گُل » زند. || ندرتاً بمعنی «دم » و «پک » استعمال شود، مثلاً شوت چپق زدن ، بمعنی کشیدن چپق و دود گرفتن و پک زدن بدان مورد استعمال دارد. (از فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ).


شوت . [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه خوی به ماکو میان پالاتوکن و قزل داغ در 9800متری خوی . (یادداشت مؤلف ).


دانشنامه عمومی

شوت (به انگلیسی: Chute) یک سطح شیب دار، ناودان، کانال، یا مجرای عمودی است که اشیاء در آن به دلیل گرانش به سوی پایین حرکت می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

شوت (Chott)
(یا: شط، یا پائولوس تریتونیس) مجموعه ای از دریاچه های نمک به طول حدود ۴۰۰ کیلومتر. از خلیج قابس، در تونس، تا بسکره، در الجزایر، گسترش یافته است.

گویش مازنی

نوعی سبزی شوید


/shevet/ نوعی سبزی شوید

واژه نامه بختیاریکا

پِرد؛ بِرق

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
دیوانه
Shot

شلیک


ضربه،
به آدم بی خیال یا حواس پرت،


پرتاب

در گویش زبان بختیاری واژه ( Shut ) به معنای از مرحله پرت بودن کسی، کم عقل، دیرفهم، کم داشتن عقلی ، دیوانه خفیف.

شوت = پرتاب
شوت کردن = پرتاب کردن
شوت یه معنی ای هم که توی فارسی داره یعنی آدمی که پَرتِه. یعنی تو باغ نیست. گیجه و از ماجرا خبری نداره
مثلا دو ساعت داری واضح و دقیق با یارو سره یک موضوع حرف میزنی بعد ازش میپرسی نظرت راجع به این چیزی که گفتم چی بود ؟
یارو تازه میگه نفهمیدم چی شد. میشه یبار دیگه بگی
اون فرد که گیج میزنه یه فرد شوت هست
* در رابطه به معنی اول که پرتاب کردن هست باید بگم که این واژه از shoot که انگلیسی هست وارد فارسی شده


کلمات دیگر: