مترادف مشعل کش : مشعل دار، مشعل چی، مشعله دار
مشعل کش
مترادف مشعل کش : مشعل دار، مشعل چی، مشعله دار
فرهنگ فارسی
مشعل کشنده خاموش کننده مشعل
لغت نامه دهخدا
مشعل کش. [ م َ ع َ ک ُ ] ( نف مرکب ) مشعل کُشنده. خاموش کننده مشعل :
چو کردی چراغ مرا نوردار
ز من ، باد مشعل کشان دور دار.
چو کردی چراغ مرا نوردار
ز من ، باد مشعل کشان دور دار.
نظامی ( شرفنامه چ وحید ص 11 ).
|| صاحب غیاث و آنندراج در ذیل «مشعل کشان » آرند: قومی است از کفار. گویند که ایشان مشعل را کشته به خانه تاریک جامه دختران انداخته به چند پسران امر کنند که هر یکی جامه ای بردارد و صاحب آن جامه در نکاح او باشد.کلمات دیگر: