درختی در اواخر عمر طبیعی خود که شادابی و سلامت آن رو به زوال است
پیردار
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{overmature tree} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] درختی در اواخر عمر طبیعی خود که شادابی و سلامت آن رو به زوال است
گویش مازنی
۱درختان مقدس در باور مردم ۲نام مکان مقدسی در شیرگاه
/pirdaar/ درختان مقدس در باور مردم - نام مکان مقدسی در شیرگاه
پیشنهاد کاربران
درخت کهنسال، ( به انگلیسی :overmatured tree )
کلمات دیگر: