نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا میکند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیمگیری میکند
اقتصاد دستوری
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
اقتصاد دستوری در برابر اقتصاد آزاد تعریف می شود و به نظام اقتصادی گفته می شود که طبق دستور یک سازمان یا یک نهاد غیر خصوصی شکل گرفتهباشد. نظام های اقتصادی سوسیالیستی و اقتصاد دولتی شکل هایی از آن هستند.
کمونیسم
سوسیالیسم
حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان
آدولف هیتلر
کره شمالی
تورم
صنعت خودروسازی ایران
رقابت (علم اقتصاد)
کنترل کیفیت
قیمت گذاری دستوری دولت ها در میان مدت نه تنها فایده یی برای مردم و مصرف کنندگان ندارد، بلکه زیان عمده یی به آن ها وارد می کند که جبران ناپذیر است. فاجعه بزرگ، مخدوش شدن اخلاق عمومی و حرفه ای است، که موجد آن قیمت گذاری دستوری دولت است. واقعیت این است که دولت ها با این توجیه که نباید به مصرف کننده فشار وارد شود، معتقدند با این کار به مردم خدمت می کنند، اما یادشان می رود که در بلندمدت و با سست کردن اخلاق عمومی چه فاجعه ای به بار می آید.
کمونیسم
سوسیالیسم
حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان
آدولف هیتلر
کره شمالی
تورم
صنعت خودروسازی ایران
رقابت (علم اقتصاد)
کنترل کیفیت
قیمت گذاری دستوری دولت ها در میان مدت نه تنها فایده یی برای مردم و مصرف کنندگان ندارد، بلکه زیان عمده یی به آن ها وارد می کند که جبران ناپذیر است. فاجعه بزرگ، مخدوش شدن اخلاق عمومی و حرفه ای است، که موجد آن قیمت گذاری دستوری دولت است. واقعیت این است که دولت ها با این توجیه که نباید به مصرف کننده فشار وارد شود، معتقدند با این کار به مردم خدمت می کنند، اما یادشان می رود که در بلندمدت و با سست کردن اخلاق عمومی چه فاجعه ای به بار می آید.
wiki: اقتصاد دستوری
دانشنامه آزاد فارسی
اقتصاد دستوری (command economy)
(یا: اقتصاد برنامه ریزی شده) اقتصاد دولتی مبتنی بر تخصیص منابع به کارخانه ها و فعالیت های مختلف اقتصادی، از طریق برنامه ریزی مرکزی. این نظام، به نیازها و خواست های مصرف کنندگان و تغییرات ناگهانی شرایط (مانند بروز خشک سالی یا نوسانات قیمت جهانی مواد خام) حساسیتی نشان نمی دهد. به عنوان مثال، در شوروی، برنامه ریزان دولتی در مورد آنچه باید تولید شود تصمیم می گرفتند، دستورات لازم را به کارخانه ها ابلاغ می کردند و مواد خام و نیروی کار و سایر عوامل تولید را به آن ها تخصیص می دادند. سپس به هر کارخانه گفته می شد که با منابع دریافتی چقدر کالا باید تولید کند و محصولات تولید شده را به کجا باید بفرستد. اگر در فروشگاه ها کمبود کالا پدید می آمد، کالاهای موجود از طریق صف و نوبت بین متقاضیان جیره بندی می شد. به لحاظ نظری، زمان و پولی که در اقتصاد بازار صرف تبلیغات و بازاریابی می شود، در اقتصاد دستوری می توان صرف تولید کالاهای مفید کرد. درهرحال، تجربۀ تاریخی قرن بیستم نشان می دهد که اقتصادهای برنامه ریزی شده به اندازۀ اقتصاد بازار آزاد یا اقتصاد مختلط رشد و کارآیی نداشته اند.
(یا: اقتصاد برنامه ریزی شده) اقتصاد دولتی مبتنی بر تخصیص منابع به کارخانه ها و فعالیت های مختلف اقتصادی، از طریق برنامه ریزی مرکزی. این نظام، به نیازها و خواست های مصرف کنندگان و تغییرات ناگهانی شرایط (مانند بروز خشک سالی یا نوسانات قیمت جهانی مواد خام) حساسیتی نشان نمی دهد. به عنوان مثال، در شوروی، برنامه ریزان دولتی در مورد آنچه باید تولید شود تصمیم می گرفتند، دستورات لازم را به کارخانه ها ابلاغ می کردند و مواد خام و نیروی کار و سایر عوامل تولید را به آن ها تخصیص می دادند. سپس به هر کارخانه گفته می شد که با منابع دریافتی چقدر کالا باید تولید کند و محصولات تولید شده را به کجا باید بفرستد. اگر در فروشگاه ها کمبود کالا پدید می آمد، کالاهای موجود از طریق صف و نوبت بین متقاضیان جیره بندی می شد. به لحاظ نظری، زمان و پولی که در اقتصاد بازار صرف تبلیغات و بازاریابی می شود، در اقتصاد دستوری می توان صرف تولید کالاهای مفید کرد. درهرحال، تجربۀ تاریخی قرن بیستم نشان می دهد که اقتصادهای برنامه ریزی شده به اندازۀ اقتصاد بازار آزاد یا اقتصاد مختلط رشد و کارآیی نداشته اند.
wikijoo: اقتصاد_دستوری
فرهنگستان زبان و ادب
{command economy} [اقتصاد] نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا می کند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیم گیری می کند
پیشنهاد کاربران
اقتصاد دستوری Command Economy :اقتصاد مورد علاقۀ هواراران نظارت متمرکز، تلاشی است برای برنامه ریزی و هدایت توزیع و تولید اقتصادی به جای اتکاء بر نیروهای بازار.
کلمات دیگر: