shadow, tarnish
سیاه شدگی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
سیاهی، تیرگی، سیاه چردگی، سیاه شدگی
فرهنگ فارسی
بدرنگ و تیره شدن تدریجی گوشت
فرهنگستان زبان و ادب
{darkening} [علوم و فنّاوری غذا] بدرنگ و تیره شدن تدریجی گوشت
کلمات دیگر:
shadow, tarnish
بدرنگ و تیره شدن تدریجی گوشت