ounce
وقیه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
جزئی ازرطل، یک دوازدهم رطل
اوقیه هفت مثقال
اوقیه هفت مثقال
لغت نامه دهخدا
( وقیة ) وقیة. [ وُ قی ی َ ] ( ع اِ ) اوقیه. هفت مثقال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). وزنی از اوزان قدیمه معادل چهل درهم. جوهری گوید در گذشته چنین بود. ( منتهی الارب ). اوقیه هفت مثقال و چهل درهم است و نزد ما شصت وشش درهم و دوسوم درهم است. ( از اقرب الموارد ). نام وزن مقرری ، و آن چهل درم باشد. ( غیاث اللغات ). لغتی است در اوقیه ، و ضبط آن به ضم واو است اگرچه مردم آن را به فتح تلفظ کنند، و این نیز لغتی است که بعضی حکایت کرده اند و جمع آن وُقی و وَقایا است مثل عطیه و عطایا. ( اقرب الموارد از مصباح ).
وقیة. [ وُ قی ی َ ] (ع اِ) اوقیه . هفت مثقال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). وزنی از اوزان قدیمه معادل چهل درهم . جوهری گوید در گذشته چنین بود. (منتهی الارب ). اوقیه هفت مثقال و چهل درهم است و نزد ما شصت وشش درهم و دوسوم درهم است . (از اقرب الموارد). نام وزن مقرری ، و آن چهل درم باشد. (غیاث اللغات ). لغتی است در اوقیه ، و ضبط آن به ضم واو است اگرچه مردم آن را به فتح تلفظ کنند، و این نیز لغتی است که بعضی حکایت کرده اند و جمع آن وُقی ّ و وَقایا است مثل عطیه و عطایا. (اقرب الموارد از مصباح ).
پیشنهاد کاربران
یحیى بن ماسویه وقیه را یازده درم سنک مىکوید و بسر سرابیون دوازده درم سنک و جالینوس ایذر یک قوطولی مىکوید و قوطولی را هفت وقیه کفته اند. هدایت المتعلمین فی طب صفحه 530
کلمات دیگر: