کلمه جو
صفحه اصلی

بن بست


مترادف بن بست : بی دررو، تنگنا

متضاد بن بست : بن باز، دررو

فارسی به انگلیسی

blind, deadlock, dead end, blibd, court, cul-de-sac, dead-end, impasse, logjam

Dead end, Cul de sac


blind, court, cul-de-sac, dead end, dead-end, deadlock, impasse, logjam


فارسی به عربی

إخفاقٌ

مترادف و متضاد

close (اسم)
خاتمه، محوطه، ایست، توقف، پایان، جای محصور، انتها، بن بست

deadlock (اسم)
وقفه، بن بست، بی تکلیفی

stalemate (اسم)
بن بست، پات

dead end (اسم)
بن بست، انتهای بسته لوله اب یا مجرا

بی‌دررو، تنگنا ≠ بن‌باز، دررو


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - قرار داد ( باج و خراج ) . ۲ - ترتیب انتظام ضبط و ربط. ۳ - استواری محکمی . ۴ - تدبیر . ۵- توطئه ساخت و پاخت . یا بند و بست بودن. ۱ - بسته بودن. ۲ - مقفل بودن .
بن بسته ٠ کوچ. تنگی که بن آن بسته و پوشیده باشد و راه در رو نداشته باشد ٠

فرهنگ معین

(بُ بَ ) (ص مر. ) فاقد راه خروج .

لغت نامه دهخدا

بن بست. [ بُم ْ ب َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) بن بسته. کوچه تنگی که بن آن بسته و پوشیده باشد و راه دررو نداشته باشد. ( ناظم الاطباء ). کوچه سربسته. ( آنندراج ).
- کوچه بن بست ؛ در تداول ، کوچه ای که راهی بجائی ندارد. از بن دررو ندارد. کوچه ناگذارده ، مقابل گذارده. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
شاید افتد گذر بوی تو روزی آنجا
کوچه غنچه عجب نیست که بن بست شده ست.
تأثیر( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. کوچه ای که آخرش بسته باشد و راه به جایی نداشته باشد.
۲. [مجاز] کار دشواری که راه حل برای آن پیدا نشود.

دانشنامه عمومی

بُن بَست خیابان یا کوچه ای است که انتهای آن بسته و پوشیده باشد وراه دررو نداشته باشد.در کاربرد زبان به هر شرایط یا حالتی که راه باز و دررو از آن وجود نداشته باشد نیز بن بست گفته می شود.علامت بن بست در تابلوهای راهنمایی و رانندگی هلند   بن بست در راه فرعی.
در قدیم کوچه های بن بست را کوچه ناگذارده نیز می گفتند و کوچه های غیر بن بست را گذارده می نامیدند.
کوچه یا معبر بن بستی که در انتهای آن محل مخصوصی برای دور زدن وسایل نقلیه در نظر گرفته شده باشد را بُن گَرد می گویند. این نوع بن بست ها بیشتر در شهرسازی آمریکا استفاده می شود.در شهرسازی نوین، از بن گردها برای کاستن از سرعت خودروها در مناطق مسکونی استفاده می شود.
علامت بن بست در تابلوهای راهنمایی و رانندگی هلند

فرهنگستان زبان و ادب

{dead end} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] راهی که یکی از دو سر آن بسته باشد
{deadlock} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] وضعیتی که در آن دو یا چند برنامۀ هم زمان منتظر منبعی هستند که در دست دیگری قرار دارد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بن بست به کوچه ای می گویند که راه به جایی ندارد
بن بست به کوچه ای اطلاق می گردد که آخر آن بسته و از سه طرف، دیوار و یا درهای منازل، آن را احاطه کرده باشد.

کاربرد بن بست در فقه
در بابهای طهارت و احیاء موات به مناسبت از آن سخن گفته شده است.

ملکیت بن بست
همۀ کسانی که در منزلشان به کوچه بن بست باز می شود به طور مشترک مالک آن هستند، نه کسانی که تنها دیوار منزلشان به سمت کوچه است بدون آنکه دری به آن باز باشد.
بنابراین، صاحب ان کوچه می توانند آن را میان خود تقسیم کنند و یا دروازه ای برای آن بگذارند؛ لیکن دیگران و نیز برخی شرکا بدون اذن باقی، حقّ تصرف در بن بست یا فضای آن- از قبیل کندن چاه و زدن بالکن- ندارند؛ هرچند استفاده از آن مانند نشستن، آمدوشد، گذاردن اثاث و بار در آن جهت بردن به منزل و یا خارج کردن از آن، برای صاحبان کوچه و نیز اعضای خانواده، میهمانان و واردشوندگان بر آنان، بدون اذن شرکا جایز است.

← حکم ملکیت مشترکه کوچه بن بست
...

پیشنهاد کاربران

آمپاس

بن بست: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] معبری است که از یک سود مسدود باشد.


کلمات دیگر: