مترادف تعویض : تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه، عوض کردن، بدل کردن، پناه جستن
برابر پارسی : جابجایی، جابه جایی، جایگزینی
تعویض
مترادف تعویض : تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه، عوض کردن، بدل کردن، پناه جستن
برابر پارسی : جابجایی، جابه جایی، جایگزینی
فارسی به انگلیسی
replacement
فارسی به عربی
بدیل , تاجیل , عبوة جدیدة , مفتاح
عربی به فارسی
جبران کردن , خنثي کردن , جبران غرامت , تاوان , تعمير , عوض , اصلا ح
مترادف و متضاد
تعویض، تعطیل موقتی، احاله به وقت دیگر
تعویض، بدل، عوض، جانشین
تعویض، جایگزینی، جایگیزنی
تعویض، صرافی، معاوضه، بورس، عوض، مبادله، تسعیر، تبادل، اسعار، ردو بدل کننده، ردوبدل ارز، صرافخانه، جای معاملات ارزی و سهامی
تعویض، کفالت، جایگزینی، جانشینی، جانشانی
تعویض، ترکه، شلاق، گزینه، کلید برق، سویچ قطع برق وغیره، راه گزین، سویچ برق
تعویض، تغییر، تناوب، نوبت، استعداد، تعبیه، ابتکار، حقه، عوض، انتقال، توطئه، تغییر مکان، تغییر جهت، نوبت کار، مبدله، نقشه خائنانه
تعویض، برگشت، انتقال، محصول، برگشتگی، بازده، تغییر و تبدیل، عملکرد، حجم معاملات، قطاب، عایدی فعالیت، واژگون شدگی
تعویض، جبران، عوض، در عوض
تعویض، یدکی
تعویض
تعویض، توکیلی
تعویض، دگرگزینی
تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه
عوض کردن، بدل کردن
پناه جستن
۱. تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه
۲. عوض کردن، بدل کردن
۳. پناه جستن
فرهنگ فارسی
عوض کردن، عوض دادن
( مصدر ) عوض کردن بدل کردن عوض دادن . جمع : تعویضات .
( مصدر ) عوض کردن بدل کردن عوض دادن . جمع : تعویضات .
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) بدل کردن ، عوض کردن . ، ~روغنی جایی که روغن موتور، فیلتر هوا و مانند آن را در ماشین عوض می کنند.
لغت نامه دهخدا
تعویض. [ ت َع ْ ] ( ع مص ) عوض دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). عوض کردن. ( آنندراج ). بدل دادن. ( از اقرب الموارد ): عوضته ُ من هبته خیراً. ( اقرب الموارد ) : و احسن امیرالمؤمنین انتقاله الی دارالقرار لعلمه بتعویض اﷲ... ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300 ).
فرهنگ عمید
۱. عوض کردن.
۲. عوض دادن.
۲. عوض دادن.
دانشنامه عمومی
تعویض (فیلم ۲۰۱۰). تعویض (به انگلیسی: The Switch) نام یک فیلم کمدی محصول سال ۲۰۱۰ کشور آمریکا است. فیلم نامه فیلم بر اساس یک داستان کوتاه با نام باستر (به انگلیسی: Baster) نوشته شده است. فیلمبرداری فیلم در مارس ۲۰۰۹ آغاز و تنها یک ماه به طول انجامید. نسخه دی وی دی و بلوری فیلم در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۱ در کانادا منتشر شد. فیلم دارای ۱۳ موسیقی متن متفاوت است که از آلبوم های موسیقی متفاوتی جمع آوری شده است.
کَسی(جنیفر آنیستون)تصمیم به بچه دار شدن می گیرد. والی(جیسون بیتمن) دوست صمیمی کسی از او می خواهد تا در تصمیمش تجدید نظر کند ولی کَسی بدون توجه به او با استفاده از اسپرم اهدایی از رولاند(پاتریک ویلسون) بچه دار می شود. در جشن اهدایی والی در حالی که مست است اسپرم را ریخته و اسپرم خود را جای گزین آن می کند. کَسی و فرزندش برای چند سال از نیویورک خارج می شود و هنگام برگشت پسرش ۶ ساله است. از زمان بازگشت با رولاند و والی قرار می گذارد و والی متوجه می شود که بچه در اصل مال اوست و متعلق به رولاند نیست همچنین به عشق خود نسبت به کسی پی می برد. در همین زمان رولاند قصد ازدواج با کَسی را دارد که والی ناگهان ماجرا را برای کَسی تعریف میکند، او در آغاز با ناراحتی با موضوع برخورد می کند ولی با توجه به رابطه خوب والی با فرزندش با مسئله کنار آمده و با والی زندگی جدیدی را شروع می کنند.
کَسی(جنیفر آنیستون)تصمیم به بچه دار شدن می گیرد. والی(جیسون بیتمن) دوست صمیمی کسی از او می خواهد تا در تصمیمش تجدید نظر کند ولی کَسی بدون توجه به او با استفاده از اسپرم اهدایی از رولاند(پاتریک ویلسون) بچه دار می شود. در جشن اهدایی والی در حالی که مست است اسپرم را ریخته و اسپرم خود را جای گزین آن می کند. کَسی و فرزندش برای چند سال از نیویورک خارج می شود و هنگام برگشت پسرش ۶ ساله است. از زمان بازگشت با رولاند و والی قرار می گذارد و والی متوجه می شود که بچه در اصل مال اوست و متعلق به رولاند نیست همچنین به عشق خود نسبت به کسی پی می برد. در همین زمان رولاند قصد ازدواج با کَسی را دارد که والی ناگهان ماجرا را برای کَسی تعریف میکند، او در آغاز با ناراحتی با موضوع برخورد می کند ولی با توجه به رابطه خوب والی با فرزندش با مسئله کنار آمده و با والی زندگی جدیدی را شروع می کنند.
wiki: تعویض (فیلم ۲۰۱۰)
فرهنگ فارسی ساره
جابه جایی، جایگزینی، جابجای
واژه نامه بختیاریکا
آلش دگاش؛ آلِشت؛ دهشت؛ عوض بِدَل؛ آلشت
پیشنهاد کاربران
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ویکر vikr ( سنسکریت )
گورین ( کردی )
پَریال ( سنسکریت: پَرَیایَ )
ویاب ( سنسکریت: ویابهیچارَ )
ویپرین viprin ( سنسکریت: ویپَرینامَنَ )
ویپار ( سنسکریت: ویپاریَیَ )
ویکر vikr ( سنسکریت )
گورین ( کردی )
پَریال ( سنسکریت: پَرَیایَ )
ویاب ( سنسکریت: ویابهیچارَ )
ویپرین viprin ( سنسکریت: ویپَرینامَنَ )
ویپار ( سنسکریت: ویپاریَیَ )
الش ( alesh ) :هم اکنون در شهرستان فردوس کاربرد دارد
" ورتش " از بن ورتیدن ( معاوضه کردن ) .
الشتن از ریشه پهلوی، در زبان لری جنوبی نیز معنای تغییر کردن و تعویض شدن را می دهد
گَهولیدن = تعویض کردن، معاوضه کردن
پس
گَهولِش = تعویض، معاوضه
بن مایه: لغت نامه دهخدا
پس
گَهولِش = تعویض، معاوضه
بن مایه: لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: