آنکه دیده چون خورشید درخشان دارد
خورشید دیده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورشیددیده. [ خوَرْ / خُرْ دی دَ / دِ ] ( ص مرکب ) آنکه دیده چون خورشید درخشان دارد. بسیار بینا :
دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک
خاقانی فلک دل خورشیددیده ایم.
دل را کبودپوش صفا کرده ایم از آنک
خاقانی فلک دل خورشیددیده ایم.
خاقانی.
کلمات دیگر: