طلوع آفتاب بر آمدن آفتاب
خورشید دمیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورشید دمیدن. [ خوَرْ / خُرْ دَ دَ ] ( مص مرکب ) طلوع آفتاب. برآمدن آفتاب. ( از آنندراج ) :
گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید
گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو.
گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید
گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو.
حافظ ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: