کلمه جو
صفحه اصلی

سیه قلم

فرهنگ فارسی

نقش تصوری که رنگ آمیزی نداشته باشد یا معشوق سبز فام .

لغت نامه دهخدا

سیه قلم. [ ی َه ْ ق َ ل َ ] ( اِ مرکب ) نقش تصویری که رنگ آمیزی نداشته باشد همین از سیاهی کشیده باشند و بس وزمینش نباتی رنگ باشد یا سفید و آن خاصه فرنگ است. || معشوق سبزفام. ( آنندراج ) :
حق را چه تلف شود کرم ها
در هند از این سیه قلم ها.
درویش واله هروی ( از آنندراج ).
رجوع به سیاه قلم شود.


کلمات دیگر: