زدودن، پاکیزه ساختن، جلادادن، زداینده
( مصدر ) ( زدود زداید خواهد زدود بزدای زداینده زدوده ) ۱ - پاک کردن پاکیزه کردن . ۲ - برطرف کننده زنگ ( آینه شمشیر و مانند آن ) صیقل دادن . ۳ - محو کردن غم و اندوه از دل .
دور کردن چیزی از چیز دیگر یا از کسی پاک کردن و پاکیزه ساختن و صاف کردن و جلا دادن زدوده شدن
( مصدر ) ( زدود زداید خواهد زدود بزدای زداینده زدوده ) ۱ - پاک کردن پاکیزه کردن . ۲ - برطرف کننده زنگ ( آینه شمشیر و مانند آن ) صیقل دادن . ۳ - محو کردن غم و اندوه از دل .
دور کردن چیزی از چیز دیگر یا از کسی پاک کردن و پاکیزه ساختن و صاف کردن و جلا دادن زدوده شدن