کلمه جو
صفحه اصلی

خراید

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع خریده . ۱ - لولو های ناسفته . ۲ - دوشیزگان زنان شرمگین .
زنان بکر و شرمگین جمع خریده

فرهنگ معین

( خَ یِ ) [ ع . خرائد ] (اِ. ) جِ خریده . ۱ - لؤلؤهای ناسفته . ۲ - دوشیزگان ، زنان شرمگین .

لغت نامه دهخدا

خراید. [ خ َ ی ِ ] ( ع اِ ) ج ِ خَریدَه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به «خریده » در این لغت نامه شود. این کلمه را خرائد نیز آورند: و آن خراید را کی از حلی براعت عاطل بوده و از حله بلاغت عاری لباس الفاظ در پوشان. ( سندبادنامه ). و از ترتیب ارزاق خراید با تهذیب اوراق جراید نمی رسم. ( جهانگشای جوینی ).

خرائد. [ خ َ ءِ ] ( ع اِ ) زنان بکر و شرمگین. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ) ( دهار ). ج ِ خریده. رجوع به خریده در این لغت نامه شود : در حرم حرمتش بخاتونی نشاند و پیوسته با او ذوق معاشرت می راند بر روی سایر سریات برکشید و بر خواص مخدراتش برگزید و از خرائدش گردانید. ( از ترجمه محاسن اصفهان ). || درهای ناسفته. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

= خریده

خریده#NAME?



کلمات دیگر: