کلمه جو
صفحه اصلی

گردپا

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پیرامون تخت . ۲ - جای نشستن . یا گرد پا نشستن . مربع نشستن چهار زانو نشستن : هر که سروری ندارد و مخدومی ندارد ... نیک بی ادب باشد و اخلاق ناپسندیده دارد چنانکه کافرخطایی گرد پا می نشیند و اخ و تف می کند .

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) = گردپای : پیرامون تخت ، جای نشستن . ، ~ نشستن : مربع نشستن ، چهار زانو نشستن .


کلمات دیگر: