کاهی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به کاه ۱ - از کاه ( ساخته شده ) . ۲ - برنگ کاه : [ گر پرتوی ز تیغت بر کان و معدن افتد یا قوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهی ] . ( حافظ )
دهی است از بخش حومه شهرستان بیرجند
دهی است از بخش حومه شهرستان بیرجند
فرهنگ معین
۱ - (ص نسب . ) منسوب به کاه . ۲ - ساخته شده از کاه . ۳ - به رنگ کاه (از مایه های رنگ زرد ).
لغت نامه دهخدا
کاهی . (اِخ ) رجوع به کاهی کابلی شود.
کاهی . (ص نسبی ) به رنگ کاه .رنگی بین زرد و سفید. (یادداشت مؤلف ) :
مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری .
|| از جنس کاه . || نوعی کاغذ پست بدرنگ . (یادداشت مؤلف ). کاغذ که از کاه کنند و رنگ زرد آن نزدایند.
مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری .
امیدی رازی .
|| از جنس کاه . || نوعی کاغذ پست بدرنگ . (یادداشت مؤلف ). کاغذ که از کاه کنند و رنگ زرد آن نزدایند.
کاهی. ( ص نسبی ) به رنگ کاه.رنگی بین زرد و سفید. ( یادداشت مؤلف ) :
مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری.
کاهی. ( اِخ ) دهی است از بخش حومه شهرستان بیرجند که دارای 303 تن سکنه است ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه است. مزارع مزارگاهی ، پشت مزار و پی گدار جزو این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
کاهی. ( اِخ ) رجوع به کاهی کابلی شود.
مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری.
امیدی رازی.
|| از جنس کاه. || نوعی کاغذ پست بدرنگ. ( یادداشت مؤلف ). کاغذ که از کاه کنند و رنگ زرد آن نزدایند.کاهی. ( اِخ ) دهی است از بخش حومه شهرستان بیرجند که دارای 303 تن سکنه است ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه است. مزارع مزارگاهی ، پشت مزار و پی گدار جزو این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
کاهی. ( اِخ ) رجوع به کاهی کابلی شود.
دانشنامه عمومی
کاهی (خواننده). کاهی (به انگلیسی: Kahi)با نام اصلیپارک جی-یونگ (به انگلیسی: Park Ji-young)(زاده ۲۵ دسامبر ۱۹۸۰) خواننده، رقصنده، ترانه سرا، بازیگر کره ای است.
wiki: کاهی (خواننده)
کلمات دیگر: