کلمه جو
صفحه اصلی

فرخاردیس

فرهنگ فارسی

مانندبتخانه، زیباو آراسته مانندبتکده
۱ - مانند بتخانه آراسته و مجلل ۲ - مانند شهر فرخار زیبا و آراسته .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) ۱ - مانند بتخانه . ۲ - مانند بتکده زیبا و آراسته .

لغت نامه دهخدا

فرخاردیس. [ ف َ ] ( ص مرکب ) چون فرخار.( یادداشت به خط مؤلف ). مانا به شهر فرخار. ( ناظم الاطباء ). همچون فرخار در زیبایی و آرایش :
یکی خانه کرده ست فرخاردیس
که بفروزد از دیدن او روان.
فرخی.
در آن آرزوگاه فرخاردیس
نکرد آرزو با معامل مکیس.
نظامی.

فرهنگ عمید

۱. مانند بتخانه.
۲. [مجاز] زیبا و باشکوه: یکی خانه کرده ست فرخاردیس / که بفروزد از دیدن آن روان (فرخی: ۲۴۸ ).


کلمات دیگر: