کلمه جو
صفحه اصلی

فراش باشی

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - رئیس فراشان ۲ - به فراش جهت احترام وی این عنوان خطاب می شده ۳ - داروغه چوبداران .

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - تر. ] (اِمر. ) رییس فراشان .

لغت نامه دهخدا

فراشباشی. [ ف َرْ را ] ( اِمرکب ) از جمله مقربان ، فراش باشی یا مشعلدارباشی است و تفصیل شغل وی دو بابت است : بابت اول در ذکر تحویلات اوست و تحویل او بدین موجب است : قالی و قالیچه ، تکیه نمد، دوشک ، خیام و آنچه متعلق بدوست ، پیه سوز، شمعدان ، سوزنی ، موم ، شمع، پیه سوز گداخته ، صابون ، طناب ،نوار، نمد لنگه الوان ، گلیم ، نمدبور، میلک ، متقالی ،چیت ، دالبر، لندره ، طشت مس ، کاغذ پنجره ، سریش ، فانوس ، موچکدان ، پرتهایی چوبی ، کجاوه و کجاوه پوش. بابت دوم در ذکر جماعتی که تابع و تابین فراش باشیان میباشند، بدین موجب است : خیمه دوز، لندره دوز، چراغچی ، شماعی ، فراش ، صندوق ساز. ( از تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 31 ). بدون تردید در مورد وظایف فراشباشی و صاحب جمع مشعل خانه به قرار شرح تذکرةالملوک ابهام و پیچیدگی وجود داشته و آدمی می پندارد که فراشباشی ریاست مشعل داران را به عهده داشته است. ( از سازمان حکومت صفوی ترجمه ٔرجب نیا ص 128 ). || داروغه چوبداران را گویند. ( آنندراج ). ظاهراً این معنی متأخر است و در زمان صفویه فراشباشی بدین معنی به کار نمیرفته است.

فرهنگ عمید

سردستۀ فرّاشان، رئیس فرّاشان. = فَرّاش

دانشنامه عمومی

فراش باشی فیلمی به کارگردانی ایرج صادق پور و نویسندگی منوچهر کی مرام ساختهٔ سال ۱۳۵۴ است.
نعمت الله آغاسی
جمیله
رفیع حالتی
محمدتقی کهنمویی
کاظم تهرانچی
کاظم افرندنیا
شادی
محمود
بیژن
روح اله امینی
چنگیزی
کریم پرویزی
آتش
ابراهیم فخار
فرزین خاتمی

فراشباشی فیلمی به کارگردانی ایرج صادق پور و نویسندگی منوچهر کی مرام ساختهٔ سال ۱۳۵۴ است.


کلمات دیگر: