نگاهبان نگهبان حارس .
گرده بان
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(گِ دِ ) [ معر. ] (ص مر. ) نگاهبان ، نگهبان ، حارس .
لغت نامه دهخدا
گرده بان. [ گ ِدَ / دِ ] ( ص مرکب ) نگهبان ، چه گرده بمعنی نگاه هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). جردبان معرب گرده بان است. ( منتهی الارب ). || بخیل. ممسک. لئیم.
فرهنگ عمید
= گردبان
گردبان#NAME?
کلمات دیگر: